اقسام آن ، و رابطه علم خداوند با اين دو ، رابطه اين دو با تغييرناپذيرى در طبيعت ، جبر و اختيار و رابطه آن با بحث قضا و قدر ، عناوينى چون نظريات وجود جبر قانون عليت و قضا و قدر ، آزادى و اختيار انسان ، تقدير و اراده انسانى ، در اين قسمت به چشم مى خورد. وى در قسمت ديگر اين فصل ، نظرات مفوّضه در باب تفويض و همچنين نظرات شيعه را در قول به امر بين الامرين مطرح كرده و با استناد به آيات و روايات معصومان عليهم السلام اين فصل را پايان داده است .
فصل دوم ، در باره بداء است . نظر شيعه در مورد بداء ، معناى بداء ، تأثير اعمال در تغيير سرنوشت از منظر آيات و روايات ، اختلاف نظر در باب معناى بداء ، اجل و اقسام آن را در اين فصل مطرح ساخته است .
فصل سوم ، پيرامون دعاست . تبيين معناى واژه «دعا» و كاربرد آن ، فوائد دعا كردن و اجابت دعا و شرايط آن ، از جمله مسائل مطرح شده در اين فصل است .
۲۷۰ . دين و دنيا در «نهج البلاغه» ،
حسين غفورى ، كارشناسى ارشد پيوسته الهيات و معارف اسلامى و ارشاد ، دانشگاه امام صادق عليه السلام ، استاد راهنما : حجة الاسلام سيّد حسن مصطفوى ، اساتيد مشاور : دكتر حميد بهرامى و حجة الاسلام محمّد دشتى ، ۱۳۷۱ ، ۲۰۲ ص .
بررسى ارزش و جايگاه واقعى دنيا در اسلام ، با عنوان رابطه دين و دنيا از ديدگاه امام على عليه السلام ، انگيزه اصلى نگارنده اين تحقيق است ، كه در پنج بخش بدان پرداخته است :
پس از يك مقدمه به منظور آشنايى بيشتر با دين و دنيا در نهج البلاغه ، بخش اوّل رساله را به كلّياتى در باب دين و دنيا اختصاص داده است . تعاريف لغوى و اصطلاحى «دين»، و ويژگى هاى آن از ديدگاه امام على عليه السلام از مطالب اين بخش است .
در بخش دوم، به بررسى صفات واقعى دنيايى كه در آن زيست مى كنيم پرداخته .
در بخش سوم ، رابطه بين دين و دنيا را بيان كرده است . توضيح صفات دنياى ناپسند از نظر پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه ، در ادامه اين بخش آمده است .
بخش چهارم را ، به بيان مفهوم زهد اختصاص داده و آن را به عنوان سلاح برنده دين در مقابله با دنياپرستى مطرح كرده ، و اهمّيّت و نقش آن را در ايجاد موازنه بين دين و دنيا نشان داده است .
در بخش پايانى ، به شيوه مقابله امام على عليه السلام با انديشه دنياپرستى مى پردازد .