دراية الحديث و سير تطور آن ، رجال و نيز اجازات موجود در اين دو قرن را تبيين نموده است .
در بخش چهارم ، به بيان آثار تأليفى قرن هفتم و هشتم پرداخته ، كه داراى دو فصل با اين عناوين است : آثار خطى وشرح آثار چاپى موجود از اين دو قرن .
در انتها هم خاتمه اى ذكر نموده كه در آن ، نتايج كلّى از بيان مطالب پايان نامه را ارائه نموده است .
۱۷۷ . تاريخ و سنّت هاى آن در «نهج البلاغه» ،
احمدشاه على فردويى ، كارشناسى ارشد علوم قرآن و حديث ، دانشكده اصول دين قم ، استاد راهنما : دكتر محمّد كاظم شاكر ، استاد مشاور : حجة الاسلام احمد عابدى ، ۱۳۷۸ ، ۱۴۵ص .
ديدگاه على عليه السلام در نهج البلاغه ، نسبت به تاريخ و ارزش و اهمّيّت آن چگونه است؟ آيا از نظر نهج البلاغه ، تاريخ سنّت هايى دارد ؟ روشش در اين باره چيست؟ شناخت سنّت ها چه تأثيرى در روند زندگى انسان دارد؟ اينها ، سؤالات اصلى اين تحقيق است كه نگارنده بدانها پرداخته است .
اين رساله ، از چهار فصل فراهم آمده است :
در فصل اوّل ، به كلّيات بحث از قبيل بيان مسئله ، سؤالات مطرح شده در تحقيق ، فرضيات ، اهداف و روش تحقيق پرداخته است .
فصل دوم ، پيرامون تاريخ است . تعريف معناى لغوى و اصطلاحى «تاريخ» ، تاريخ از ديدگاه غيرمسلمين ، ارزش و اهمّيّت تاريخ ، عبرت آموزى از گذشتگان ، تنقيح تاريخ ، تحول و تكامل تاريخ ، نظرات برخى مورخان در باره تكامل تاريخ و نظر اسلام در اين مورد ، عوامل مؤثر در حركت تاريخ ، از جمله زيرمجموعه هايى است كه در اين فصل مورد بررسى نگارنده قرار گرفته است .
فصل سوم رساله ، پيرامون سنّت است . وى ابتدا معناى لغوى «سنّت» ، سپس كاربرد اصطلاحى آن و انواع سنّت ها را شرح داده است .
در فصل چهارم ـ كه مبحث اصلى رساله است ـ به سؤالات مطرح در اين باب پاسخ داده است .
در فصل پنجم ، نمونه هاى سنن تاريخى در نهج البلاغه را آورده ، و ضمن تقسيم سنّت هاى تاريخى به دو دسته ، به شرح هر يك از اين دو دسته پرداخته است .