روايات طبّ پيشگيرى را نيز مى توان بر مردم عرضه كرد و غالبا با معيارهاى علمى نيز سازگارند .
همين گونه است روايات مربوط به معالجه با قرآن و ادعيه .
در باره روايات درمان با داروهاى طبيعى ، بهترين راه ، آزمايش هاى علمى در باره آنهاست كه امروزه ، كار دشوارى نيست. ۱
۷ . دكتر مصطفى خضر دونمز . وى ـ كه مصحّح كتاب ابونعيم است ـ نيز بر همين رأى است :
و خلاصة القول أنّ بعض الأدوية التى أوصاها النبى صلى الله عليه و آله وسلم لبعض الأمراض، نبتت عن معرفته و تجربته الشخصيتين و لم تنشأ من المعلومات التى هى وليدة الوحى. فليست ملزمة الزاما شرعيّا. و أمّا الأحاديث المتعلّقة بمبادى ء الطب و ما يدخل فى المجال الحكم الشرعى، هى حصيلة الوحى. ۲
اينك پس از گزارش اجمالى اين سه ديدگاه ، در باره روايت هاى پزشكى و جايگاه آن ، راه درست تحليل و ارزيابى ، اين است كه نخست ، ادلّه و شواهد خاص مربوط به امر پزشكى بررسى گردد و سپس ادلّه عام و كلّى (يعنى اهداف رسالت و مقاصد دين) تا بتوان در پرتو آن ، رأيى را اتّخاذ كرد .
بررسى احاديث
در لابه لاى احاديث مربوط به طب ، روايتى بر ديدگاه نخستْ گواهى مى دهد ، يعنى امور پزشكى را بخشى از رسالت انبيا قلمداد مى كند. در مقابل ، روايت هاى ديگرى به تأييد پزشكى به عنوان يكى از دانش ها و تجربه هاى بشرى دلالت مى كند.
حال ، آيا مى توان بر پايه اين دو دسته روايت به نتيجه اى رسيد؟ نخست ، متن اين روايت ها را گزارش مى كنيم :
الف . احاديث دلالت كننده بر وحيانى بودن دانش پزشكى