319
حديث پژوهي

سوم. فيروزآبادى ، در احكامى كه در باره اين احاديث صادر كرده ، مستند و ادلّه و نيز مبناى خود را تبيين نكرده است . روشن است كه برخى از اين احكام ، با مسلّمات عقايد شيعه ، ناسازگار است و شواهد تاريخى و حديثى ، خلاف آن را ثابت مى كنند . چنان كه ممكن است اهل سنّت نيز در باره برخى از موارد ، چنين ادّعايى داشته باشند .
چهارم. شناسايى احاديث ضعيف و جعلى و پالايش احاديث ، يكى از فعّاليت هاى چشمگير محدّثان در طول تاريخ بوده است. آنان اين پالايش را گاه در مرحله تدوين و تأليف كتاب ، گاه با نگارش كتاب هايى در معرّفى ضعفا و گاه با گردآورى احاديث ضعيف و موضوع در آثار مستقل انجام مى داده اند .
نوشته فيروزآبادى ، از دسته سوم است. محدّثان اهل سنّت ، در شناسايى احاديث جعلى و گردآورى آنها ، از قرن پنجم ، دست به تأليف زده اند.
بر پايه گزارش على حسن حلبى در كتاب موسوعة الأحاديث والآثار الضعيفة و الموضوعة ، تاكنون ۷۸ اثر در اين زمينه ، تأليف شده است كه نوشته فيروزآبادى ، در ترتيب تاريخى ، رتبه ۲۴ را دارد .
البته مورد اوّل و دوم از فهرستى كه حلبى معرفى كرده ، در عداد اين گونه آثار قرار نمى گيرند ؛ زيرا نويسندگان آنها ، كتاب خود را به قصد گردآورى احاديث ضعيف ، تأليف نكرده اند ؛ بلكه ديگران ، اين كتاب ها را متهم به جعل و ضعف كرده اند . ۱
بر اين پايه ، آثار تأليف شده به ۷۶ اثر مى رسد ۲ و كتاب فيروزآبادى ، در مرتبه ۲۲ قرار مى گيرد.
پنجم. در تصحيح اين رساله اين نكات منظور شده است :
۱ . تصحيح رساله بر اين اساس بوده است :

1.ر. ك : موسوعة الاحاديث والآثار الضعيفة والموضوعة ، ج ۱ ، ص ۲۹ ـ ۴۷ .

2.همان ، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۴ .


حديث پژوهي
318

۱۷ ، ۱۸ ، ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۱ ، ۲۲ ، ۲۳ ، ۲۴ ، ۲۵ ، ۲۶ ، ۲۷ ، ۲۹ ، ۳۰ ، ۳۷ ، ۴۰ ، ۴۹ ، ۵۶ ، ۶۲ ، ۶۶ ، ۶۷ ، ۷۳ ، ۷۵ .
ـ ليس فيه حديث صحيح ( ۲ مورد ) : شماره ۱۱ و ۵۵ .
ـ لم يرد فيه حديث صحيح ( ۱ مورد ) : شماره ۵۴ .
ـ لم يثبت فيه شى ء ( ۲۷ مورد ) : شماره هاى ۲۸ ، ۳۱ ، ۳۲ ، ۳۳ ، ۳۴ ، ۳۶ ، ۳۸ ، ۳۹ ، ۴۱ ، ۴۲ ، ۴۶ ، ۴۷ ، ۴۸ ، ۵۰ ، ۵۲ ، ۵۳ ، ۵۷ ، ۵۸ ، ۵۹ ، ۶۰ ، ۶۳ ، ۶۴ ، ۶۸ ، ۷۰ ، ۷۱ ، ۷۲ ، ۷۷ .
ـ ليس فيه شى ء ( ۱ مورد ) : شماره ۴۵ .
ـ ليس فيه شى ء مثبت ( ۱ مورد ) : شماره ۷۶ .
ـ لم يصل ( ۱مورد ) : شماره ۶۱ .
در مواردى كه حكم به جعل و وضع كرده ، روشن است كه مورد ترديد نيز ابهامى ندارد ؛ امّا در مواردى كه حكم به عدم صحّت و يا عدم ثبوت و تعبيرهاى مشابه آن دارد ـ يعنى موارد بند ج ـ با ابهام همراه است. به تعبير ديگر ، فيروزآبادى ، مراد خود را در عدم صحّت ، بيان نكرده است. ابن همات مى گويد : از تعابير فيروزآبادى برمى آيد كه عدم صحّت ، به دو معنا به كار رفته است : گاه به معناى عدم ورود ـ چنان كه صاحبان الموضوعات معتقدند ـ و گاه به معناى عدم صحّت ـ چنان كه اصطلاح محدّثان است ـ .
قولهم لا يصحّ فى هذا الباب شى ء أو لم يصحّ هذا الحديث، يريدون به نفى الصحّة على اصطلاح المحدِّثين، ولا يلزم منه نفى حسنه فضلاً عن نفى وروده؛ كما ذكره البدر الزركشى، و قد يريد به من صنف فى الموضوعات والضعفاء كالعقيلى نفى وروده كما سيأتى الإشارة إليه. والمجد ـ رحمه اللّه تعالى ـ قد استعمل هذا اللفظ فى المعنيين و لم يفرِّق، و قد بيَّنّا ذلك فى كل حديث ما يليق به من صحّة و حسن وضعف، فللّه الحمد على ذلك. ۱

1.التنكيت والإفادة ، ص ۱۷ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8077
صفحه از 399
پرینت  ارسال به