سوم. فيروزآبادى ، در احكامى كه در باره اين احاديث صادر كرده ، مستند و ادلّه و نيز مبناى خود را تبيين نكرده است . روشن است كه برخى از اين احكام ، با مسلّمات عقايد شيعه ، ناسازگار است و شواهد تاريخى و حديثى ، خلاف آن را ثابت مى كنند . چنان كه ممكن است اهل سنّت نيز در باره برخى از موارد ، چنين ادّعايى داشته باشند .
چهارم. شناسايى احاديث ضعيف و جعلى و پالايش احاديث ، يكى از فعّاليت هاى چشمگير محدّثان در طول تاريخ بوده است. آنان اين پالايش را گاه در مرحله تدوين و تأليف كتاب ، گاه با نگارش كتاب هايى در معرّفى ضعفا و گاه با گردآورى احاديث ضعيف و موضوع در آثار مستقل انجام مى داده اند .
نوشته فيروزآبادى ، از دسته سوم است. محدّثان اهل سنّت ، در شناسايى احاديث جعلى و گردآورى آنها ، از قرن پنجم ، دست به تأليف زده اند.
بر پايه گزارش على حسن حلبى در كتاب موسوعة الأحاديث والآثار الضعيفة و الموضوعة ، تاكنون ۷۸ اثر در اين زمينه ، تأليف شده است كه نوشته فيروزآبادى ، در ترتيب تاريخى ، رتبه ۲۴ را دارد .
البته مورد اوّل و دوم از فهرستى كه حلبى معرفى كرده ، در عداد اين گونه آثار قرار نمى گيرند ؛ زيرا نويسندگان آنها ، كتاب خود را به قصد گردآورى احاديث ضعيف ، تأليف نكرده اند ؛ بلكه ديگران ، اين كتاب ها را متهم به جعل و ضعف كرده اند . ۱
بر اين پايه ، آثار تأليف شده به ۷۶ اثر مى رسد ۲ و كتاب فيروزآبادى ، در مرتبه ۲۲ قرار مى گيرد.
پنجم. در تصحيح اين رساله اين نكات منظور شده است :
۱ . تصحيح رساله بر اين اساس بوده است :