21
حديث پژوهي

اين كلمه در موارد مختلف ، در معانى مختلف ، استعمال مى شود كه بعضى از آن معانى از بعضى ديگر ، وسيع تر و يا محدودتر است ، بايد بگوييم كه مقصود از «علوم اسلامى» ـ كه بناست كلياتى از آن گفته شود ـ ، همان است كه در شماره سه ، تعريف كرديم ؛ يعنى علومى كه به نوعى از نظر اسلام ، «فريضه» محسوب مى شود و در فرهنگ و تمدّن اسلامى ، سابقه طولانى دارد و مسلمانان ، آن علوم را از آن جهت كه به رفع يك نياز كمك مى كرده و وسيله انجام يك فريضه بوده ، محترم و مقدّس مى شمرده اند. ۱
۳ . استاد محمّدرضا حكيمى در كتاب دانش مسلمين ، به پنج حوزه از دانش ها در ذيل عنوان «دانش مسلمين» مى پردازد. وى پس از بحث هاى تاريخى و نظرى در فصول اوّل تا ششم كتاب ، در فصل هاى هفتم تا يازدهم ، از اين عناوين ، ياد مى كند :
ادبيات اسلام ؛
شعر و هنر اسلامى ؛
معارف عقلى ( كلام ، عرفان و فلسفه ) ؛
فقه ، حقوق و قانون ( فقه و اصول فقه ) ؛
حكمت عملى و اخلاق. ۲
چنان كه از اين سه سخن برمى آيد ، علّامه صدر ، چهارده رشته را برگزيده و بر آنها نام علوم اسلامى نهاده است ، مطهّرى ، دايره تعريف را بسى فراتر برده و هر دانشى را كه در جامعه اسلامى ، مورد توجّه قرار گرفته و آموختن و آموزاندن آن ، امرى لازم بوده ، در حيطه علوم اسلامى قلمداد نموده است و استاد محمّدرضا حكيمى ، گر چه در متن كتاب ، از دانش هايى چند ، با قيد «اسلامى» ياد مى كند ، براى كتابش ، نام دانش مسلمين را انتخاب كرده است.

1.آشنايى با علوم اسلامى ، ج ۱ (منطق و فلسفه) ، ص ۱۵ ـ ۱۹ .

2.ر. ك : دانش مسلمين ، ص ۱۷۷ ـ ۳۳۴ .


حديث پژوهي
20

گيرد و چون پزشكى موقوف است به تحصيل علم پزشكى ، قهراً [ تحصيل ] علم پزشكى ، از واجبات كفايى است. همچنين است فنّ معلّمى ، فنّ سياست ، فنّ تجارت ، انواع فنون و صنايع و در مواردى كه حفظ جامعه اسلامى و كيان آن ، موقوف به اين است كه علوم و صنايع را در عالى ترين حدّ ممكن تحصيل كنند ، آن علوم ، در همان سطح ، واجب مى گردد. اين است كه همه علومى كه براى جامعه اسلامى ، لازم و ضرورى است ، جزء علوم مفروضه اسلامى قرار مى گيرد و جامعه اسلامى همواره اين علوم را فرائضْ تلقى كرده است. على هذا ، علوم اسلامى بر حسب تعريف سوم ، شامل بسيارى از علوم طبيعى و رياضى كه مورد احتياج جامعه اسلامى است نيز مى شود.
چهار . علومى كه در حوزه هاى فرهنگى اسلامى ، رشد و نمو يافته است ، اعمّ از آن كه از نظر اسلام ، آن علوم ، واجب و لازم بوده و يا نه ، و اعمّ از آن كه آن علوم از نظر اسلام ، ممنوع بوده است يا نه ؛ ولى به هر حال ، در جامعه اسلامى و در ميان مسلمانان ، راه خود را طى كرده است ، مانند نجومِ احكامى [ ، نه نجومِ رياضى ] و بعضى علوم ديگر.
مى دانيم كه علم نجوم تا آن جا كه به محاسبات رياضى مربوط است و مكانيسم آسمان را بيان مى كند و يك سلسله پيشگويى هاى رياضى ، از قبيل خسوف و كسوف دارد ، جزء علوم مُباح اسلامى است ، و امّا آن جا كه از حدود محاسبات رياضى ، خارج مى شود و مربوط مى شود به بيان روابط مرموز ميان حوادث آسمانى و جريانات زمينى ، و به يك سلسله غيبگويى ها در باره حوادث زمينى منتهى مى شود ، از نظر اسلام ، حرام است ؛ ولى در دامن فرهنگ و تمدّن اسلامى ، هر دو نجوم ، وجود داشته است.
اكنون كه تعاريف مختلفى از كلمه «علوم اسلامى» به دست داديم و معلوم شد كه

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7979
صفحه از 399
پرینت  ارسال به