19
حديث پژوهي

مسلمانانْ واجب است» . مى دانيم علومى كه موضوع و مسائل آنها اصول و يا فروع اسلامى است و يا چيزهايى است كه به استناد آنها آن اصول و فروع اثبات مى شود ، واجب است تحصيل و تحقيق شود ؛ زيرا دانستن و شناختن اصول دين اسلام ، براى هر مسلمانى ، واجب عينى است و شناختن فروع آن ، واجب كفايى است. شناختن قرآن و سنّت هم واجب است ؛ زيرا بدون شناخت قرآن و سنّت ، شناخت اصول و فروع اسلام ، غير ميسّر است و همچنين علومى كه مقدّمه تحصيل و تحقيق اين علوم است نيز از باب مقدّمه واجب ، واجب است ؛ يعنى در حوزه اسلام ، لازم است لااقل به قدر كفايت ، همواره افرادى مجهّز به اين علوم ، وجود داشته باشند ؛ بلكه لازم است همواره افرادى وجود داشته باشند كه دايره تحقيقات خود را در «علوم متن» و در «علوم مقدّمى» ، توسعه دهند و بر اين دانش ها بيفزايند... .
اكنون مى گوييم كه علوم «فريضه» كه بر مسلمانان ، تحصيل و تحقيق در آنها واجب است ، منحصر به علوم فوق نيست ؛ بلكه هر علمى كه برآوردن نيازهاى لازم جامعه اسلامى ، موقوف به دانستن آن علم و تخصّص و اجتهاد در آن علم باشد ، بر مسلمين ، تحصيل آن علم ، از بابِ به اصطلاح مقدّمه تهيّؤى ، واجب و لازم است.
توضيح ، اين كه اسلام ، دينى جامع و همه جانبه است ؛ دينى است كه تنها به يك سلسله پندها و اندرزهاى اخلاقى و فردى و شخصى اكتفا نكرده است ؛ دينى است جامعه ساز. آنچه كه يك جامعه بدان نيازمند است ، اسلام ، آن را به عنوان يك واجب كفايى ، فرض كرده است. مثلاً جامعه ، نيازمند به پزشك است. از اين رو ، عمل پزشكى ، واجب كفايى است ؛ يعنى واجب است به قدر كفايت ، پزشك وجود داشته باشد و اگر به قدر كفايتْ پزشك وجود نداشته باشد ، بر همه افراد ، واجب است كه وسيله اى فراهم سازند كه افرادى پزشك شوند و اين مهم انجام


حديث پژوهي
18

به سخن او بنگريد :
و مع ذلك فهو جامع للمؤسّسين لكلّ علوم الإسلام والأربعة عشر طائفة من مشاهير كلّ علم من طوائف العلماء الأعلام المصنّفين فى: ۱ . علم النحو، ۲ . والصرف، ۳ . واللغة، ۴ . والمعانى والبيان والبديع، ۵ . والعَروض، ۶ . والشعر، ۷ . والسير والتواريخ الإسلامية وعلم الرجال وأحوال الرواة وعلم الفِرق والأديان ۸ . وعلم الحديث، ۹ . وعلم الدراية، ۱۰ . وعلم الفقه، ۱۱ . واُصول الفقه، ۱۲ . وعلوم القرآن، ۱۳ . وعلم الكلام والعقائد، ۱۴ . وعلم الأخلاق. ۱
۲ . استاد مطهرى در كتاب آشنايى با علوم اسلامى ، در تعريف «علوم اسلامى» نوشته است :
علوم اسلامى را كه اكنون موضوع بحث است ، چند گونه مى توان تعريف كرد و بنا به هر تعريف ، موضوع ، فرق مى كند :
يك . علومى كه موضوع و مسائل آن علوم ، اصول يا فروع اسلام است و يا چيزهايى است كه اصول و فروع اسلام ، به استناد آنها اثبات مى شود ، يعنى قرآن و سنّت ، مانند : علم قرائت ، علم تفسير ، علم حديث ، علم كلام نقلى ، علم فقه ، علم اخلاق نقلى.
دو . علوم مذكور در فوق ، به علاوه علومى كه مقدّمه آن علوم است. علوم مقدّمه ، مانند : ادبيات عرب از صرف و نحو و لغت و معانى و بيان و بديع و ... ، و مانند : كلام عقلى و اخلاق عقلى و حكمت الهى و منطق و اصول فقه ، و رجال و درايه.
سه . علومى كه به نحوى جزء واجبات اسلامى است ؛ يعنى علومى كه تحصيل آن علوم و لو به نحو واجب كفايى ، بر مسلمين ، واجب است و مشمول حديث نبوى معروف مى گردد : «طَلَبُ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِم ؛ دانش طلبى ، بر همه

1.تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام ، ص ۳۸ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8093
صفحه از 399
پرینت  ارسال به