165
حديث پژوهي

والسنّة . ۱ مى گويم : ظاهر اين روايت ، با اصول كلّىِ به دست آمده از قرآن و سنّت ، سازگارى ندارد.
۶ . همچنين روايت الدر المنثور در تفسير برخى از آيات مربوط به حضرت يوسف عليه السلام را مخالف قرآن مى داند :
والرواية تخالف صريح كلامه تعالى حيث يذكر انّ اللّه اجتباه واخلصه لنفسه و انّ الشيطان لا سبيل له إلى من اخلصه اللّه لنفسه و كيف يستقيم لمن هَمَّ على افحش معصية و انساه الشيطان ذكر ربه ثمّ كذب فى مقاله . ۲ اين روايت ، با صريح سخن خداوند ، مخالفت دارد كه مى فرمايد : يوسف را برگزيده و او را براى خود ، خالص گردانيد و شيطان را بر خالص شدگان الهى ، راهى نيست. بر اين اساس ، چگونه ممكن است كه يوسف ، به زشت ترين عمل دست زند و شيطان ، او را از ياد خداوند ، غافل گرداند و سپس دروغ بر زبان آورد.
۷ . علّامه طباطبايى همچنين روايات مربوط به پيامبرى برادران يوسف عليه السلام را چنين نقد مى كند :
اقول: و فى الروايات من طرق اهل السنّة و فى بعض الضعاف من روايات الشيعة انّهم كانوا انبياء و هذه الروايات مدفوعة بما ثبت من طريق الكتاب والسنّة والعقل من عصمة الانبياء . ۳ مى گويم : روايت اهل سنّت و برخى روايت هاى ضعيف شيعه ، دلالت دارند كه آنان پيامبر بودند. اين روايت ها با آنچه از قرآن و سنّت و دليل عقلى بر عصمت پيامبران اقامه شده ، مردود مى شود .
۸ . نيز در تفسير آيات رفع عذاب از امّت اسلامى ، ۴ رواياتى را كه دلالت مى كند

1.الميزان ، ج ۷ ، ص ۲۱۱ .

2.الميزان ، ج ۱۱ ، ص ۱۶۷ .

3.همان ، ص ۲۵۲ .

4.سوره انعام ، آيه ۶۵ .


حديث پژوهي
164

و ربّما التزم بعض المفسرين الاشكال و تسلم أنّ المراد بهما آدم و زوجته و انّهما اشركا باللّه عملاً بروايات وردت فى القصّة عن بعضهم و هى موضوعة أو مدسوسة مخالفة للكتاب لا سبيل إلى الأخذ بأمثالها . ۱ برخى از مفسّران ، اشكال را پذيرفته و باور كرده اند كه مراد از اين آيه ، آدم و همسر اوست و آن دو ، به خداوند ، شرك ورزيدند و اين رأى را بر پايه رواياتى كه در اين داستانْ وارد شده ، ابراز داشته اند ؛ ولى اين روايت ها جعلى و مخالف قرآن است و نمى توان به آنها تمسّك جست .
در تفسير نمونه ، ۲ المنار ۳ و فى ظلال القرآن ۴ نيز نسبت به اين روايات ، همين داورى شده است .
۴ . علّامه طباطبايى ، رواياتى را كه در تفسير آيه « يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ » ، ۵ در الدر المنثور آمده ، مخالف نص كتاب مى داند و مى نويسد :
أقول والروايات الثلاث مبنية على التشبيه المخالف للبراهين العقلية و نص الكتاب العزيز فهى مطروحة أو مؤولة . ۶ مى گويم : روايت هاى سه گانه ، مشتمل بر تشبيهى است كه مخالف برهان هاى عقلى و نص كتاب عزيز است . پس اين روايت بايد طرح يا تأويل شود.
۵ . وى همچنين روايت الدر المنثور ، در تفسير آيه « الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَـنَهُم بِظُـلْمٍ » ۷ را ـ كه مختص ابراهيم و اصحاب خاصش دانسته ـ ، مخالف قرآن مى داند و مى نويسد :
اقول: والرواية لا توافق بظاهرها الاُصول الكلّية المستخرجة من الكتاب

1.الميزان ، ج ۸ ، ص ۳۷۷ .

2.تفسير نمونه ، ج ۷ ، ص ۵۳ .

3.المنار ، ج ۹ ، ص ۵۲۱ ـ ۵۲۴ .

4.فى ظلال القرآن ، ج ۳ ، ص ۱۴۱۲ .

5.سوره قلم ، آيه ۴۲ .

6.الميزان ، ج ۱۹ ، ص ۳۹۰ .

7.سوره انعام ، آيه ۸۲ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8136
صفحه از 399
پرینت  ارسال به