151
حديث پژوهي

احاديث ديگر نيز احتمال نقل به معنا و تكرارى بودن وجود دارد ، كه از اين احتمال ، صرف نظر شد. در اين هفت حديث چنين حكم شده است :
ـ فلم أقله ، و أنا قلته ؛ ۱
ـ فهو منّى ، فليس منّى ؛ ۲
ـ فهو منّى و أنا قلته ، فليس منّى و لم أقله ؛ ۳
ـ فهو عنّى ، فليس عنّى ؛ ۴
ـ فخذوها ، فدعوها ؛ ۵
ـ فأنا قلته ، فليتبوأ مقعده من النّار؛ ۶
در ميان احاديث غير منقول از پيامبر صلى الله عليه و آله ، حديثى از ابن عبّاس است كه مى گويد : «هر گاه شنيديد كه از پيامبر صلى الله عليه و آله حديث نقل كردم و آن را در كتاب خداوند نيافتيد و يا نزد مردم نيكو شمرده نمى شد ، بدانيد كه بر من ، دروغْ بسته شده است» . ۷
حديث ديگرى نيز از امام باقر عليه السلام منقول است كه ايشان حكم فرمود : «اگر مطلبى از ما به شما رسيد و آن را موافق قرآن يافتيد ، پس آن ، از گفتار ماست ، و اگر موافق قرآن نبود ، پس درنگ كنيد و آن را بر ما عرضه داريد تا برايتان شرح دهيم » . ۸
حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه مى فرمايد :
ما وافق كتاب اللّه فخذوه و ما خالفه فدعوه . ۹ آنچه را موافق كتاب خداست ، اخذ كنيد و آنچه را با آن مخالف است ، رها سازيد .
ناگفته نماند كه در منابع اهل سنّت ، در يك روايت كه به دو سند منقول است ، اين تعبير

1.مجمع الزوائد ، ج ۱ ، ص ۱۷۰ ؛ المعجم الكبير ، ج ۲۱ ، ص ۲۴۴ ؛ كنز العمّال ، ج ۱ ، ص ۱۹۶ .

2.سنن الدارقطنى ، ج ۴ ، ص ۱۳۳ ؛ الكفاية فى علم الدراية ، ص ۴۷۰ ؛ أحكام القرآن ، ج ۱ ، ص ۶۲۹ .

3.تثبيت الإمامة ، ص ۹ ؛ كنز العمّال ، ج ۱ ، ص ۱۷۹ و ۱۹۶ .

4.أحكام القرآن ، ج ۳ ، ص ۳۸ .

5.كنز العمّال ، ج ۱ ، ص ۱۹۶ .

6.همان ، ص ۲۳ .

7.نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ، ص ۱۰۲ .

8.سنن الدارمى ، ج ۱ ، ص ۱۴۶ .

9.تاريخ اليعقوبى ، ج ۲ ، ص ۳۸ .


حديث پژوهي
150

مى كنند : دسته اى كه در مقام تمييز حجّت از لاحجّت است ، مانند روايت هايى كه با اين تعابير صادر شده است : هرچه با قرآنْ مخالف است ، زُخرف و باطل است و ما آن را نگفته ايم. دسته ديگر ، روايت هايى است كه در مقام ترجيح يك روايت متعارض بر روايت ديگر ، وارد شده است ، مانند مقبوله عمر بن حنظله و مرفوعه ابو خديجه .
از سوى ديگر ، آخوند خراسانى ، روايت هاى عرض بر قرآن را فقط يك گروه تلقى كرده كه در مقام تمييز و تشخيص حجّت از لاحجّت ، وارد شده است. وى معتقد است كه اگر برخى از اين اخبار ، ظهور در ترجيح دارند ، بايد آنها را بر خلاف ظاهرشان معنا كرد . ۱
در اين ميان ، شهيد صدر ـ كه روايت ها را بر دو دسته اخبارِ طرح و اخبارِ ترجيح تقسيم كرد ـ ، روايات دسته نخست را نيز به سه گروه تقسيم مى كند :
۱ . آنهايى كه بر انكار و تحاشى از صدور حديثِ مخالف قرآن ، دلالت دارند ؛
۲ . آنهايى كه عمل به روايت را به وجود شاهدى از قرآن منوط مى كنند ؛
۳ . آنهايى كه از مخالف قرآن كريم ، نفى حجّيت مى كنند . ۲
اين كه «آيا مى توان اين دسته بندى ها را پذيرفت و برايش جايگاهى قائل شد يا خير ؟» پرسشى است كه در اين جا تا اندازه اى مورد كاوش قرار مى گيرد.
مى توان ادّعا كرد كه تمامى روايات مربوط به عرض حديث بر قرآن در منابع شيعى و اهل سنّت ، ۴۸ روايت است . ۳
از اين ميان ، در منابع اهل سنّت ، چهارده حديث هم آمده كه ده حديث آن ، غير مكرّرند و در هيچ يك از آنها تعارض احاديث با يكديگر مفروض نيست. از اين چهارده حديث ، يازده حديث ، از پيامبر صلى الله عليه و آله منقول اند كه هفت مورد آن ، غير مكرّرند ؛ البته در

1.كفاية الاُصول ، ص ۴۴۴ ـ ۴۴۵ .

2.تعارض الأدلّة الشرعية ، ص ۳۱۵ و ۳۱۸ و ۳۲۴ .

3.سنن الدارمى ، ج ۱ ، ص ۱۴۶ ؛ مجمع الزوائد ، ج ۱ ، ص ۱۷۰ ؛ تثبيت الإمامة ، ص ۹ ؛ المعجم الكبير ، ج ۲۱ ، ص ۲۴۴ ؛ سنن الدارقطنى ، ج ۴ ، ص ۱۳۳ ؛ الكفاية فى علم الرواية ، ص ۴۷ ؛ نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ، ص ۱۰۲ ؛ كنز العمّال ، ج ۱ ، ص ۱۷۹ و ۱۹۶ ، ح ۹۲۲ و ص ۱۹ ، ح ۹۹۴ و ج ۱۰ ، ص ۲۳۰ ؛ أحكام القرآن ، ج ۱ ، ص ۶۲۹ و ج ۴ ، ص ۳۸ ؛ تاريخ اليعقوبى ، ج ۲ ، ص ۳۸۱ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8103
صفحه از 399
پرینت  ارسال به