125
حديث پژوهي

و زنى كه سه بار طلاق داده شود [ ، در دوران عدّه ] ، نه حقّ مسكن دارد و نه مستحقّ نفقه است .
اسود بن يزيد ، نقد عمر را بر وى چنين گزارش كرده است :
عن أبى إسحاق، قال: كنت مع الأسود بن يزيد جالساً فى المسجد الأعظم، و معنا الشعبى، فحدّث الشعبى بحديث فاطمة بنت قيس؛ إنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله لم يجعل لها سكنى و لا نفقة. ثمّ أخذ الأسود كفّاً من حصىً فحصبه به. فقال: ويلك! تحدّث بمثل هذا. قال عمر: لا نترك كتاب اللّه و سنّة نبيّنا صلى الله عليه و آله لقول امرأة. لا ندرى لعلّها حفظت أو نسيت . لها السكنى و النفقة. قال اللّه عز و جل: « لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَا أَن يَأْتِينَ بِفَـحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ » ۱ . ۲ ابو اسحاق مى گويد : به همراه اسود بن يزيد ، در مسجد نشسته بودم و شعبى ، نيز همراه ما بود. شعبى روايت فاطمه دختر قيس را نقل كرد كه پيامبر صلى الله عليه و آله براى زنى كه سه بار طلاق داده شود ، حق مسكن و نفقه قرار نداد. آن گاه اسود ، مشتى ريگ برداشت و به سوى شعبى ، پرتاب كرد و گفت : واى بر تو كه اين چنين حديث مى گويى ! عمر گفت : ما كتاب خدا و سنّت پيامبرمان را به خاطر سخن زنى ، رها نمى كنيم . شايد آن زن ، درست حفظ كرده و شايد هم فراموش كرده است. زنى كه سه بار طلاق داده شده ، حقّ مسكن و نفقه دارد ؛ [ زيرا ] خداوند فرموده است : « آنان را از خانه هايشان بيرون مكنيد ، و بيرون نمى روند مگر آن كه مرتكب كار زشت آشكارى شده باشند » .

ب . دوره تدوين حديث و علوم اسلامى ( قرن چهارم تا دوره معاصر )

با تدوين علوم اسلامى به صورت رسمى ـ كه از حديثْ آغاز مى شود و به فقه و اصول فقه و ديگر دانش ها توسعه پيدا مى كند ـ ، نقد متن ، بيشتر مورد اهتمام قرار مى گيرد. اكنون

1.سوره طلاق ، آيه ۱ .

2.صحيح مسلم ، ج ۲ ، ص ۱۱۱۸ ، ح ۴۲ . براى نمونه هاى بيشتر ، ر . ك : منهج نقد المتن عند علماء الحديث النبوى ، ص ۱۰۵ ـ ۱۴۴ .


حديث پژوهي
124

فى المرأة والدابة والدار . ۱ دو مرد بر عايشه وارد شدند و گفتند : ابو هريره از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نقل مى كند كه پيامبر فرمود : «همانا شومى ، در سه چيز است : زن ، مركب و خانه» .
راوى مى گويد : عايشه برآشفت و گفت : سوگند به آن كه قرآن را بر پيامبر نازل كرد ، چنين نفرمود ؛ بلكه فرمود : «مردمان جاهلى چنين مى گفتند كه شومى ، در سه چيز است : زن ، مركب و خانه» .
بلغ عايشة إنّ أبا هريرة يقول: ... و إنّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله قال: ولد الزنى شرّ الثلاثة... فقالت عايشة... و أمّا قوله ولد الزنى شرّ الثلاثة، فلم يكن الحديث على هذا، انّما كان رجل من المنافقين يؤذى رسول اللّه صلى الله عليه و آله فقال: من يعذرنى من فلان؟ قيل: يا رسول اللّه ! انه مع ما به ولد زنى فقال: هو شرّ الثلاثة و اللّه تعالى يقول: « وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَى » . ۲ به عايشه خبر رسيد كه ابو هريره ، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه : زنازاده ، بدترين سه گروه است . عايشه گفت : حديثْ چنان نيست كه ابو هريره نقل كرده است ؛ بلكه مردى از منافقان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را آزار مى داد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «چه كسى مرا از او رها مى كند ؟» .
گفته شد : اى پيامبر خدا ! اين مرد ، بجز داشتن صفت نفاق ، زنازاده نيز هست .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «اين خصلت سوم ، پست ترين اين سه خصلت است». و [ عايشه گفت : ] خداوند در قرآن مى فرمايد : « بارِ كسى را بر دوش ديگرى مگذاريد » .

فاطمه بنت قيس نقل كرده است :
فى المطلّقة ثلاثاً، قال: ليس لها سكنى و لا نفقة . ۳

1.الاجابة لايراد ما استدركته عايشة على الصحابة ، ص ۱۲۵ .

2.همان ، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۹ .

3.صحيح مسلم ، ج ۲ ، ص ۱۱۱۸ ، ح ۴۲ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7971
صفحه از 399
پرینت  ارسال به