الفاظ و مفاهيم حديث مى توان در باره صدور و عدم صدورش نظر داد ؟ آيا از طريق بررسى شخصيت راوى و ويژگى هاى فردى و معرفتى اش مى توان در باره احاديثش قضاوت نمود ؟ آيا مى توان بر اساس فضاهاى فرهنگى و اجتماعى و تناسب و عدم تناسب حديث با آن ، در باره صدورش داورى نمود ؟ اين قبيل بررسى ها در باره صدور ، همان است كه به نقد متن يا نقد محتوايى ، اشتهار يافته است.
آنچه در باره نقد متن بايد مورد پژوهش و مباحثات علمى قرار گيرد ، عبارت است از :
۱ . پيشينه تاريخى نقد متن ؛
۲ . اعتبار و حجيّت ؛
۳ . ضوابط و قواعد ؛
۴ . دايره استناد به نقد متن ( يعنى قبول يا رد حديث ) ؛
۵ . مرجع تطبيق دهنده.
اينها مباحث پنج گانه اى است كه پرداخت بدانها تا اندازه اى ، حد و رسم اين مسئله و جايگاه و مكانش را در صدور حديث نشان مى دهد .
در اين نوشتار ، سه مبحث اوّل ، مورد تحقيق و بررسى قرار مى گيرد.
يك. پيشينه تاريخى نقد متن
در ابتدا ، اين پرسش مطرح مى شود كه : نقد متن براى ارزيابى صدور ، از چه زمانى نزد مسلمانانْ مقبول افتاده است ، ريشه اش به كجا برمى گردد و عوامل اهتمام مسلمانان بدان چيست ؟ آيا در دوره هاى نخست تاريخ اسلامى مى توان ردّ پايى برايش جست؟ اين پرسش ها با بررسى پيشينه و تاريخ اين موضوع ، پاسخ داده مى شوند .
مستشرقان و برخى از روشن فكران مسلمان ، به عدم اعتناى مسلمانان به نقد متن ، باور دارند و آن را به عنوان ايراد و خرده اى بر مسلمانان به حساب مى آورند. در مقابل ، پژوهشگران حديث شناس ـ كه به تأليف در اين زمينه دست زده اند ـ ، به شدّت ، اين