۷۹.البداية و النهاية : عيسى عليه السلام و يارانش بر گورى ايستادند كه مردهاى را در آن مىگذاشتند . پس ، از گور و تنگى آن سخن به ميان آوردند . عيسى عليه السلام فرمود : «شما در جايى تنگتر از گور ، يعنى رَحِم مادرانتان بودهايد ، ليكن هرگاه خداوند بخواهد كه فراخ گردانَد ، مىگرداند» .
ر.ك : ح۸ وص۲۷۷ (فصل هفتم / ح۷ / ۴۵) .
۲ / ۸
حسابرسى روز رستاخيز
۸۰.تاريخ دمشق ، - به نقل از كعب - : عيسى بن مريم عليه السلام [نان ]جو مىخورد و پياده راه مىرفت ، و چارپايى سوار نمىشد و خانهاى نداشت ، و چراغ نمىافروخت ... هيچ گاه ميان زمين و پوستش چيزى جز همان جامهاش ، قرار نداد . هرگز غم چاشتى و شامى را نخورد. چيزى از خواستههاى دنيوى را نخواست . با ناتوانان و زمينگيران و بينوايان مىنشست . هرگاه خوراك را بر روى چيزى مىنهادند و به نزدش مىآوردند ، آن را روى زمين مىگذاشت. و هيچ گاه با نان ، خورشتى نخورد . از دنيا به اندك توشهاى بسنده مىكرد و مىفرمود : «همين هم براى كسى كه مىميرد و بر آن حسابرسى مىشود ، بسيار است» .
۸۱.عيسى بن مريم عليه السلام - پيوسته به يارانش مىفرمود - : واى بر كسى كه دنيا، همّ و غم اوست و گناهان، كردار او! فردا[ى قيامت] ، او نزد پروردگارش چه رسوا مىشود.