فصل دوم : حكمتهاى عقيدتى
۲ / ۱
يگانگى خدا
قرآن
(و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود : اى عيسى پسر مريم ! آيا تو به مردم گفتى : من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟ گفت : منزّهى تو ، من حق ندارم چيزى را كه شايسته من نيست بگويم . اگر من آن را گفته بودم، بىترديد تو آن را مىدانستى . آنچه در نفس من است، تو مىدانى ، و آنچه در ذات توست، من نمىدانم ؛ چرا كه تو خود داناى رازهاى نهانى . جز آنچه مرا بدان فرمان دادى به آنان نگفتم كه : خدا ، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد ، و تا وقتى در ميانشان بودم، بر آنان گواه بودم ، و چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى ، و تو بر هر چيز، گواهى) .
حديث
۵۶.امام صادق عليه السلام : عيسى بن مريم عليه السلام در ميان حواريان مىايستاد و آنها را موعظه مىكرد و مىفرمود: «هر كه خود را نشناسد، مرا نمىشناسد و هر كه نَفْسِ درون خود را نشناخته باشد، نفس درون ديگران را نخواهد شناخت . هر كه نفس درون خود را بشناسد، مرا مىشناسد، و هر كه مرا بشناسد ، فرستنده مرا هم مىشناسد».