۴ / ۲۸
بىنيازى از مردم
۲۲۸.الدرّ المنثور - به نقل از اوزاعى - : عيسى بندهاى را كه پيشه مىآموخت تا بِدان وسيله از مردم بىنياز شود ، دوست مىداشت ، و بندهاى را كه دانش مىآموخت تا آن را پيشه [و وسيله كسب درآمد] خود سازد، ناخوش مىداشت .
۴ / ۲۹
همنشينى با نيكوكاران
۲۲۹.عيسى بن مريم عليه السلام - در پاسخ به حواريان كه به او گفتند : اى روح خدا ! با كه همنيشنى كنيم؟ - : با كسى كه ديدارش شما را به ياد خدا بيندازد ، و گفتارش بر دانش شما بيفزايد ، و كردارش شما را به آخرت ، مشتاق سازد .
۲۳۰.عيسى بن مريم عليه السلام : با اهل گناهان همنشينى نكنيد ؛ زيرا آنان شما را به دنيا مشتاق مىكنند و آخرت را از يادتان مىبرند .
ر .ك : ص۲۴۱ (فصل هفتم / ح ۷ / ۱۱) وص۲۶۹ (ح ۷ / ۳۱) .
۴ / ۳۰
ستمستيزى
۲۳۱.عيسى بن مريم عليه السلام : كسى كه بتواند جلو ستم را بگيرد و نگيرد ، همچون كننده آن ستم است . چگونه ستمگر بترسد در حالى كه در ميان شما امنيّت دارد و كسى او را [از ستم ]نهى نمىكند ؟ در برابرش نمىايستند و دستش را كوتاه نمىسازند؟! با چنين وضعى ، چگونه ستمگران [از ستمكارى خود ]كوتاه آيند و چگونه مغرور نگردند؟! آيا كافى است كه فردى از شما بگويد : من خود ستم نمىكنم ، ولى هر
كه خواست ، ستم كند . او ستم را ببيند و جلوى آن را نگيرد؟! اگر چنين بود كه مىگوييد ، وقتى در دنيا بر ستمگران كيفر و بلا مىرسيد ، شما كه مانند آنها عمل نكردهايد ، همراه ايشان مجازات نمىشديد .