قرار مىدهند . امام على عليه السلام ، اين هنر بزرگ تبليغاتى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله را چنين توضيح مىدهد :
طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ ، قَد أحكَمَ مَراهِمَهُ ، وأحمَى مَواسِمَهُ . يَضَعُ ذلِكَ حَيثُ الحاجَةُ إلَيهِ ، مِن قُلوبٍ عُميٍ ، وَ آذانٍ صُمٍّ ، وَ ألسِنَةٍ بُكمٍ . مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ ، وَ مَواطِنَ الحَيرَةِ .۱
طبيبى است كه در ميان بيماران مىگردد تا دردشان را درمان كند . داروها و مرهمهاى خود را مهيّا كرده است و ابزار جرّاحى خويش را گداخته است تا هر زمان كه نياز افتد ، آن را بر دلهاى نابينا و گوشهاى ناشنوا و زبانهاى ناگويا بگذارد . با داروهاى خود ، در پىِ يافتن غفلتزدگان و سرگشتگان وادى ضلالت است .
استاد شهيد مرتضى مطهّرى رحمه اللَّه عليه ، توضيح جالبى در باره اين سخن دارد كه متن آن، چنين است :
پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله ، ابزار و وسايلى كه به كار مىبُرد . يك جا قدرت و مِيسَم [/ داغ ]به كار مىبُرد ، يك جا مرهم . يك جا با خشونت و صلابتْ رفتار مىكرد ، يك جا با نرمى ؛ ولى مواردش را مىشناخت... . در همه جا از اين وسايل كه استفاده مىكرد، در جهت بيدارى و آگاهى مردم استفاده مىكرد . شمشير را جايى مىزد كه مردم را بيدار كند ، نه به خواب كند . اخلاق را در جايى به كار مىبُرد كه سبب آگاهى و بيدارى مىشد . شمشير را در جايى به كار مىبُرد كه دل كورى را بينا مىكرد ، گوش كرى را شنوا مىكرد، چشم كورى را باز مىكرد ، زبان گنگى را گويا مىكرد ؛ يعنى تمام وسايلى كه پيغمبر به كار مىبُرد ، در جهت بيدارى مردم بود .۲
دسته سوم: كسانى كه آلودگى اكتسابى آنان به مرحله خطرناك و غير قابل علاج رسيده است .
اين گروه، در مكتب انبياى الهى، مردهاى ميان زندگان (ميّتُ الأحياء) و مرده