۳. برخی از این مفاهیم عام و برخی دیگر خاصاند، به گونهای که یکی تحت عنوان دیگری میتواند قرار گیرد.
روشن است که دو احتمال اول پذیرفتنی نیست، زیرا: ۱. از لحاظ لغوی همه مفاهیم مذکور در معانی مختلفی به کار رفتهاند و نمیتوان ادعای هممعنابودن آنها را پذیرفت؛ ۲. همانگونه که در بررسی روایات مربوط به «امل» و «رجا» اشاره شد، این دو مفهوم را نمیتوان به یک معنا تلقی کرد، بلکه یکی معنایی بیش از دیگری دارد؛ ۳. چنانکه بعداً گفته خواهد شد، گاه برخی از این مفاهیم (مانند «امل») در مصادیق مذمومی به کار رفته است که افراد، ملزم به اجتناب از آن شدهاند، در حالی که نمیتوان معنای همارز آن (مثلاً «رجا») را در مصداق مذمتشده به کار گرفت. بنابراین، احتمال سوم، یعنی عام و خاص بودن این مفاهیم قوت میگیرد. اما پرسش اینجا است که: حال کدام مفهوم عام و کدام خاص است؟ بررسیها از یافتههای ذیل حکایت میکنند:
۱. مفهوم «قنوط» در این روایات صرفاً با مفهوم «رجا» به کار برده شده است.
۲. مفهوم «قنوط» با دو مفهوم دیگر («امل» و «طمع») استعمال نشده است.
۳. دو مفهوم «یأس» و «خیبه» نیز به «رجا» نسبت داده شدهاند.
۴. فقط دو مفهوم «یأس» و «خیبه» به مثابه وجه مقابل طمع استعمال شدهاند.
۵. مفهوم «خیبه» به «امل» نسبت داده شده است.