به هر حال، در بررسی لغوی ترتیب و ترتّب مفاهیم مذکور و نسبت هر یک با دیگری تا حدودی روشن میشود، اما به نظر میرسد در نگاه روایات اسلامی ترتیب مذکور به گونه دیگری باشد.
در بررسی روایات در این زمینه با بیانات متنوعی مواجه میشویم که به تبیین نیازمندند. در جستوجوی مفاهیم سهگانه «خیبه» و «یأس» و «قنوط» در منابع روایی «الف» و «ب» که تقریباً با تمام مشتقات اسمی و فعلی آنها انجام گرفته است، در نگاه اولیه با روایاتی مواجه میشویم که برداشتهای متفاوتی از مفاهیم مذکور را به ذهن القا میکند. این روایات در یک دسته نیستند، بلکه در هفت دسته جای میگیرند (نک.: جدول ۲ ـ ۲):
۱. دستهای از روایات مفهوم «خیبه» را به «رجا» نسبت دادهاند. همچون روایت ابا بصیر از امام صادق علیه السلام: «إِذَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ یوْمَ عَرَفَةَ فَقُلِ اللَّهُم... فَلَا تُخَیبِ الْیوْمَ رَجَائِی» (صدوق، ۱۴۱۳: ۲/۵۵۶).
۲. دسته دیگر «خیبه» را در کنار مفهوم «طمع» به کار بردهاند. مثلاً در خطبه امام علی علیه السلام آمده است: «رُبَّ طَمَعٍ خَائِبٍ وَ أَمَلٍ کاذِبٍ وَ رَجَاءٍ یؤَدِّی إِلَی الْحِرْمَان» (کلینی، ۱۳۸۸: ۸/۱۸).
۳. در دسته سوم مفهوم «خیبه» به «امل» منتسب شده است. برای نمونه در بیان سیره رسول خدا صلی الله علیه و اله با همنشیان خود آمده است: «کانَ دَائِمَ الْبِشْرِ... وَ لَا یخَیبُ فِیهِ مُؤَمِّلِیه» (صدوق، ۱۳۷۸: ۱/۳۱۹).
۴. دسته چهارم «یأس» را به «امل» منتسب کردهاند. در حدیث قدسی آمده است: «لَأَقْطَعَنَّ أَمَلَ کلِّ مُؤَمِّلٍ [مِنَ النَّاسِ] غَیرِی بِالْیأْسِ» (کلینی، ۱۳۸۸: ۲/۶۳).