95
درآمدي بر تفسير جامع روايي

ثالثاً سنّت نيز مانند قرآن ، ناسخ و منسوخ ، خاص و عام ، و محكم و متشابه دارد . در حديثى كه سُليم بن قيس از امير مؤمنان عليه السلام نقل كرده ، آمده است :
إنَّ أمرَ النَّبِىِّ صلى اللَّه عليه وآله مِثلُ القُرآنِ ناسِخٌ و مَنسوخٌ و خاصٌّ و عامٌّ و مُحكَمٌ و مُتَشابِهٌ ، قَد كانَ يَكونُ مِن رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله الكَلامُ لَهُ وَجهانِ: كَلامٌ عامٌّ ، و كَلامٌ خاصٌّ مِثلُ القُرآنِ . ۱
سخنان پيامبر صلى اللَّه عليه وآله نيز همانند قرآن ، ناسخ و منسوخ ، خاص و عام ، و محكم و متشابه دارد . گاهى سخن پيامبر خدا دو گونه بود : عام و خاص ، مثل قرآن .
بنا بر اين ، اگر استدلال سوم اخباريان درست باشد ، بايد گفت كه سنّت نيز نمى‏تواند از قرآن ، ابهام‏زدايى نمايد ؛ بلكه بايد مانند محدّث اِسترآبادى (م ۱۰۳۰ ق) ، معتقد شد كه احاديث نبوى ، مانند آيات قرآن ، رمزگونه اند و كليد اين رمز ، حديث اهل بيت عليهم السلام است .
بارى ، خلاصه كلام در پاسخ به دليل سوم اخباريان ، اين است كه وجود تخصيص ، تقييد ، نَسخ و امثال اينها در قرآن و سنّت ، موجب عدم انعقاد ظهور در الفاظ و يا عدم استمرار آن نيست ؛ بلكه سبب لزوم فحص در موارد احتمال وجود مخصِّص و مبيِّن است . ۲

ج - فهم قرآن از طريق سنّت ، در موارد خاص‏

در تاريخ اسلام ، ديدگاه نخست به مهجور شدن سنّت انجاميد و ديدگاه

1.الكافى : ج ۱ ص ۶۳ ح ۱ ، الخصال : ص ۲۵۶ ح ۱۳۱ .

2.ر .ك : فرائد الاُصول : ج ۱ ص ۵۷ .


درآمدي بر تفسير جامع روايي
94

نفى شده است . براى مثال ، ابو لِبَيد بحرانى از امام باقر عليه السلام روايت كرده است كه :
فَمَن زَعَمَ أنَّ كِتابَ اللَّهِ مُبهَمٌ ، فَقَد هَلَكَ و أهلَكَ . ۱
هر كس ادّعا كند كه كتاب خدا مبهم است ، هم خود به هلاكت افتاده ، و هم ديگران را به نابودى كشانده است .
بنا بر اين ، مقصود از احاديثى كه فهم معارف قرآن را به اهل بيت عليهم السلام منحصر كرده‏اند ، بر فرض صحّت سند ، احاطه داشتن اهل بيت عليهم السلام بر همه معارف ظاهرى و باطنى آن است ، چنان كه در بسيارى از احاديث ، به اين مطلب ، تصريح شده است . اين احاديث ، در واقع ، در مقابل كسانى كه خود را از اهل بيت عليهم السلام و راه و روش آنان در شناخت معارف قرآن ، بى‏نياز مى‏دانند ، صادر شده است .

نقد دليل سوم‏

با توجّه به آنچه گذشت ، بطلان ادّعاى مبهم بودن الفاظ قرآن (به دليل وجود تقييد ، تخصيص و تجوّز در بيشتر آيات آن) ، روشن و بديهى است ؛ زيرا :
اوّلاً وجود تقييد ، تخصيص و تجوّز در بيشتر آيات قرآن ، ادّعاى محض و خلاف واقع است .
ثانياً همه آنچه در نقد دليل دوم اخباريان ذكر شد ، براى اثبات امكان برخوردار بودن مردم (بويژه دانشوران) از معارف قرآن ، كافى است .

1.المحاسن : ج ۱ ص ۴۲۱ ح ۹۶۴ ، بحار الأنوار : ج ۹۲ ص ۹۰ ح ۳۴ .

  • نام منبع :
    درآمدي بر تفسير جامع روايي
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3482
صفحه از 190
پرینت  ارسال به