كه ظاهر به نظر مىرسد ، ظهورِ آن ، بَدْوى است و با تأمّل ، از بين خواهد رفت . در نتيجه ، براى فهم آنها ، رجوع به خاندان پيامبر خدا ، ضرورى است .
نقد دليل اوّل
دليل نخست اخباريان ، «حرمت تفسير به رأى در اسلام» است . بىترديد ، طبق احاديثى كه بدانها اشارت رفت ، تفسير به رأى ، جايز نيست ؛ امّا حرمت تفسير به رأى ، نمىتواند مدّعاى آنان را اثبات نمايد ؛ زيرا :
اوّلاً حمل كردن لفظ بر معناى واضِح آن ، تفسير نيست ؛ چون تفسير ، به معناى تبيين و توضيح معناى غير واضح است ۱ و به تعبير شيخ انصارى ، تفسير ، عبارت است از «كشف القَناع (پرده برداشتن)» ، ۲ و حمل لفظ بر معناى ظاهر آن ، كشف امر مستور نيست .
ثانياً بر فرض كه حمل لفظ بر معناى ظاهرِ آن ، تفسير ناميده شود ، اين عمل ، تفسير به رأى نيست ؛ زيرا رأى و نظريه در جايى صدق مىكند كه معناى آيه ، روشن نباشد . در اين صورت ، مفسّر مىگويد : «به نظر من ، مقصود ، اين است» ؛ امّا در جايى كه معناى لغوى و عرفى آيه روشن است ، مفسّر ، از خود ، رأى و ديدگاهى ندارد تا بر قرآن ،