دومين منبع معرفت دينى در كنار قرآن ، دليل ديگرى بر ردّ ديدگاه نخست ، محسوب مىشود .
ب - فهم قرآن ، تنها از طريق سنّت
در مقابل ديدگاه نخست ، نظريه ديگرى وجود دارد كه بر اساس آن ، شناخت قرآن براى عامّه مردم ، ممكن نيست و آنان براى تفسير قرآن و عمل كردن به آن ، حتماً بايد به سنّت ، مراجعه كنند .
اين ديدگاه ، نخستين بار به برخى صحابيان و تابعيانْ نسبت داده شده است . از عبيد اللَّه بن عمر ، نقل شده است :
لقد أدركتُ فقهاءَ المدينة ، و إنّهم لَيُعظّمون القولَ فى التفسير ، منهم : سالمُ بن عبد اللَّه ، و القاسمُ بن محمّد ، و سعيدُ بن المسيَّب ، و نافعٌ . ۱
من ، فقهاى مدينه را درك كردم . آنها گفتن تفسير را گران مىشمردند . از جمله ايشان اند : سالم بن عبد اللَّه ، قاسم بن محمّد ، سعيد بن مسيّب و نافع .
و در باره سعيد بن مُسيَّب ، چنين نقل شده است :
إنّهُ كان إذا سُئل عن تفسير آية من القرآن ، قال: أنا لا أقول فى القرآن شيئاً . ۲
هر گاه تفسير آيهاى از قرآن را از وى مىپرسيدند ، مىگفت : من ، در باره قرآن ، چيزى نمىگويم .