اختلافاً؛ فلا تُحَدِّثوا عَن رَسولِ اللَّه صلى اللَّه عليه وآله شَيئاً ، فَمَن سَأَلَكُم فَقولوا: بَينَنا و بَينَكُم كِتابُ اللَّه؛ فَاستَحِلّوا حَلالَه وحَرِّموا حَرامَهُ . ۱
پس از وفات پيامبر صلى اللَّه عليه وآله [ابو بكر] صدّيق ، مردم را جمع كرد و گفت : شما از پيامبر خدا احاديثى را نقل مىكنيد كه در آنها اختلاف داريد ، و بعد از شما ، مردم ، بيشتر [در اين باره ]اختلاف خواهند كرد . بنا بر اين ، از پيامبر خدا چيزى نقل نكنيد ، و هر گاه كسى [در باره حديثى ]از شما پرسيد ، بگوييد : كتاب خدا در ميان ما و شما هست ؛ حلال آن را حلال شماريد و حرامش را حرام .
از برخى نقلهاى محدّثان برمىآيد كه در قرن سوم نيز اين ديدگاه ، مطرح شده است . شافعى در كتاب جماع العلم ، بابى را با اين عنوان ، مطرح كرده است : «حكايةُ قولِ الطائفةِ التى رَدّتِ الأخبارَ كلَّها» ؛ ۲ يعنى: نقل گفتار گروهى كه همه احاديث را رد كردند .
اين ديدگاه ، هر چند در تاريخ اسلام ، حتّى در ميان اهل سنّت، دوام نياورد ، با اين حال ، اخيراً طرفدارانى پيدا كرده است . ۳
1.تذكرة الحفّاظ : ج ۱ ص ۲ .
2.جماع العلم : ص ۱۱۲ ، الاُم ، شافعى : ج ۷ ص ۲۷۳ .
3.در سال ۱۹۰۶ م ، محمّد توفيق صدقى ، با نگارش مقالهاى با عنوان «الإسلام هو القرآن وحده» ، به اين موضوع ، دامن زد (مجله المنار ، سال ۹ ص ۵۱۵ . نيز براى ديدن مقالاتى كه در نقد اين رأى نوشته شدهاند ، ر . ك : همان : ص ۶۱۰ ، ۶۹۹ و ۹۰۶) . سپس در هند و پاكستان ، گروهى با عنوان «القرآنيون» ، شكل گرفت (در اين زمينه ، ر .ك : القرآنيون و شبهاتهم حول السنّة ، خادم احسان الهى بخش ؛ تدوين السنّة النبويّة ، محمّد بن مطر الزهرانى : ص ۴۶ - ۶۴ ؛ دفاع عن القرآن الكريم : السيّد محمّدرضا الجلالى : ص ۱۷ - ۲۶) .