79
درآمدي بر تفسير جامع روايي

اختلافاً؛ فلا تُحَدِّثوا عَن رَسولِ اللَّه صلى اللَّه عليه وآله شَيئاً ، فَمَن سَأَلَكُم فَقولوا: بَينَنا و بَينَكُم كِتابُ اللَّه؛ فَاستَحِلّوا حَلالَه وحَرِّموا حَرامَهُ . ۱
پس از وفات پيامبر صلى اللَّه عليه وآله [ابو بكر] صدّيق ، مردم را جمع كرد و گفت : شما از پيامبر خدا احاديثى را نقل مى‏كنيد كه در آنها اختلاف داريد ، و بعد از شما ، مردم ، بيشتر [در اين باره ]اختلاف خواهند كرد . بنا بر اين ، از پيامبر خدا چيزى نقل نكنيد ، و هر گاه كسى [در باره حديثى ]از شما پرسيد ، بگوييد : كتاب خدا در ميان ما و شما هست ؛ حلال آن را حلال شماريد و حرامش را حرام .
از برخى نقل‏هاى محدّثان برمى‏آيد كه در قرن سوم نيز اين ديدگاه ، مطرح شده است . شافعى در كتاب جماع العلم ، بابى را با اين عنوان ، مطرح كرده است : «حكايةُ قولِ الطائفةِ التى رَدّتِ الأخبارَ كلَّها» ؛ ۲ يعنى: نقل گفتار گروهى كه همه احاديث را رد كردند .
اين ديدگاه ، هر چند در تاريخ اسلام ، حتّى در ميان اهل سنّت، دوام نياورد ، با اين حال ، اخيراً طرفدارانى پيدا كرده است . ۳

1.تذكرة الحفّاظ : ج ۱ ص ۲ .

2.جماع العلم : ص ۱۱۲ ، الاُم ، شافعى : ج ۷ ص ۲۷۳ .

3.در سال ۱۹۰۶ م ، محمّد توفيق صدقى ، با نگارش مقاله‏اى با عنوان «الإسلام هو القرآن وحده» ، به اين موضوع ، دامن زد (مجله المنار ، سال ۹ ص ۵۱۵ . نيز براى ديدن مقالاتى كه در نقد اين رأى نوشته شده‏اند ، ر . ك : همان : ص ۶۱۰ ، ۶۹۹ و ۹۰۶) . سپس در هند و پاكستان ، گروهى با عنوان «القرآنيون» ، شكل گرفت (در اين زمينه ، ر .ك : القرآنيون و شبهاتهم حول السنّة ، خادم احسان الهى بخش ؛ تدوين السنّة النبويّة ، محمّد بن مطر الزهرانى : ص ۴۶ - ۶۴ ؛ دفاع عن القرآن الكريم : السيّد محمّدرضا الجلالى : ص ۱۷ - ۲۶) .


درآمدي بر تفسير جامع روايي
78

كه پيامبر خدا در بستر مرگ مى‏خواست سنّت مكتوبى از خود به يادگار بگذارد ، تا مانع از گم‏راهى امّت شود ، عمر بن خطّاب ، با استناد به اين نظريه ، از اقدام پيامبر صلى اللَّه عليه وآله ممانعت به عمل آورد .
بخارى ، اين داستان را به نقل از ابن عبّاس ، چنين نقل كرده است :
لَمّا حُضِرَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله و فِى البَيتِ رِجالٌ فيهِم عُمَرُ بنُ الخَطّابِ ، قالَ النَّبِىُّ صلى اللَّه عليه وآله : «هَلُمَّ أكتُب لَكُم كِتاباً لا تَضِلّوا بَعدَهُ!». فَقالَ عُمَرُ: إنَّ النَّبِىَّ صلى اللَّه عليه وآله قد غَلَبَ عَلَيهِ الوَجَعُ! و عِندَكُمُ القُرآنُ . حَسبُنا كِتابُ اللَّهِ . ۱
چون پيامبر خدا در بستر احتضار افتاد ، عده‏اى از جمله عمر بن خطّاب ، در اتاق ، حضور داشتند . پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود : «بياييد تا براى شما نوشته‏اى بنويسم تا با وجود آن ، هرگز گم‏راه نشويد» . عمر گفت : درد ، بر پيامبر ، غلبه كرده است! در نزد شما قرآن هست . كتاب خدا ، ما را كفايت مى‏كند .
اين سخن ، بدان معناست كه در معرفت دينى ، مطلقاً نيازى به سنّت نيست . ممانعت از كتابت حديث پس از رحلت پيامبر اسلام - كه يك سده به طول انجاميد - ، بر پايه اين ديدگاه بود . ذهبى آورده است :
إنّ الصِّدِّيقَ جَمَعَ الناسَ بَعدَ وَفاةِ نبيِّهِم ، فقال: إنّكم تُحَدِّثونَ عن رسولِ اللَّه صلى اللَّه عليه وآله أحاديثَ تَختَلِفونَ فيها ، و الناسُ بَعدَكُم أشَدُّ

1.صحيح البخارى : ج ۵ ص ۲۱۴۶ ح ۵۳۴۵ و ج ۶ ص ۲۶۸۰ ح ۶۹۳۲ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۱۷۹ ح ۳۱۱۱ . براى اطّلاع بيشتر ، ر . ك : دانش‏نامه امير المؤمنين عليه السلام بر پايه قرآن ، حديث و تاريخ : ج ۲ ص ۴۲۹ (بخش سوم / آخرين تلاش‏هاى پيامبر صلى اللَّه عليه وآله براى تعيين جانشين) .

  • نام منبع :
    درآمدي بر تفسير جامع روايي
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3502
صفحه از 190
پرینت  ارسال به