پژوهشگران مسلمان ، آن را دنبال كردند و هنوز نيز از موضوعات تازه و قابل توجّه به شمار مىرود . مرورى بر نوشتارهاى يكصد سال اخير نشان مىدهد كه عمدهترين تلاشها در زمينه جريانشناسى تفاسير و كشف و ضبط روشها و گرايشها از اين قرارند :
۱ . مذاهب التفسير الإسلامى ۱
اين كتاب ، نخستين اقدام در جهت جريانشناسى تفاسير مسلمانان است . در اين كتاب ، تفاسير اسلامى چنين تقسيم شدهاند : يك . تفسير به مأثور ؛ دو . تفسير در پرتو عقيده ؛ سه . تفسير در پرتو تصوّف ؛ چهار . تفسير در پرتو فرقههاى دينى ؛ پنج . تفسير در پرتو تمدّن اسلامى .
۲ . التفسير و المفسّرون ۲
اين كتاب ، دومين اثر در اين زمينه به شمار مىرود . ۳ ذهبى در اين كتاب ، روشهاى تفسيرى را اين گونه دستهبندى كرده است : يك . تفسير مأثور؛ دو . تفسير به رأى (اعم از جايز و مذموم) .
وى تفسير به رأى مذموم را تفسير فرقههاى اسلامى مىداند و اين
1.اين كتاب به سال ۱۹۲۰ م ، توسط گلدزيهر (۱۸۵۰ - ۱۹۲۱ م) شرقشناس يهودى مجارستانى تأليف گرديد و يكبار در سال ۱۹۴۴ م ، توسط على حسن عبد القادر به زبان عربى ترجمه شد و بار ديگر در سال ۱۹۵۴ م ، دكتر عبد الحليم نجار ، آن را ترجمه و منتشر كرد و سپس در سال ۱۳۸۳ ش ، به زبان فارسى درآمد .
2.نوشته محمّد حسين ذهبى (۱۹۱۵ - ۱۹۷۷ م) .
3.ذهبى اين اثر را در سال ۱۹۴۶ م ، جهت دريافت رتبه استادى به دانشگاه الأزهر ارائه كرد و در سال ۱۹۶۱ م ، در سه جلد ، وارد بازار نشر شد .