كرد؟ گفت : پيرمردى در بصره . من به بصره رفتم و به او گفتم : براى تو چه كسى روايت كرد؟ گفت : پيرمردى در آبادان . من رفتم پيش او و او دست مرا گرفت ، و وارد خانهاى كرد كه گروهى صوفى در آن بودند ، و پيرمردى با آنان بود . آن مرد آبادانى به من گفت كه: اين پير برايم روايت كرد . من به آن پير گفتم : اى شيخ! چه كسى براى تو روايت كرد؟ گفت : كسى براى من روايت نكرد ؛ ولى ديديم مردم رغبتى به قرآن نشان نمىدهند ، اين حديث را درست كرديم تا دلهايشان را متوجّه قرآن كنند !
هر چند كه اين روايات، تفسيرى نيستند ، با اين حال ، مىتوان آنها را به احاديث مجعول تفسيرى ملحق كرد .
همچنين بخشى از رواياتى كه در باره خواص آيات قرآن است نيز به اين روايات ملحق مىشوند . ۱
ه - كمّيت روايات مجعول تفسيرى
با عنايت به آنچه در تبيين تفاوت ميان حديث جعلى و حديث ضعيف گذشت ، مىتوان گفت : هر چند تعداد روايات ضعيف السند تفسيرى ، فراوان است ، ليكن حجم رواياتى كه بتوانيم قاطعانه ، آنها را جعلى بدانيم ، به فراوانىِ روايات ضعيف السند نيست ؛ زيرا :
اولاً : بسيارى از داستانهايى كه به نام اسرائيليات مشهور است ، منسوب به اهل بيت عليهم السلام نيستند ؛ بلكه از علماى اهل كتاب نقل شده اند .