خورد و سمره ، اقدام به چنين خيانتى كرد . ۱
همچنين در تبيين شأن نزول آياتى در باره شمارى از پيامبران مانند يوسف عليه السلام و داوود عليه السلام نسبتهاى ناروايى به آنان داده شد ، تا اگر مدّعيان جانشينى پيامبر خاتم نيز مرتكب گناه شدند ، مشكلى ايجاد نكند . گفتنى است كه نادرست بودن اين گونه روايات ، توسط اهل بيت عليهم السلام بيان شده و نيز بسيارى از مفسّران نخستين شيعه و اهل سنّت ، مانند : شيخ طوسى ، امين الاسلام طَبْرِسى ، فيض كاشانى و فخر رازى ، گزارشهاى مورد اشاره را نقد كردهاند . ۲
سه . تأويل غاليان
يكى ديگر از عرصههاى ورود جعل به احاديث تفسيرى ، نسبت دادن برخى از آيات قرآن توسط غاليان ، به پيامبر صلى اللَّه عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام بود . گفتنى است كه آنان در ابتدا ، خود را در صف شيعيان و دوستداران اهل بيت جازدند ؛ امّا خاندان رسالت ، نه تنها از آنها اظهار برائت كردند ، بلكه آنان را به شدت مورد طعن و لعن قرار دادند . در روايتى آمده كه به امام صادق عليه السلام گزارش شد كه ابو الخطاب در تفسير آيه( وَ هُوَ الَّذِى فِى السَّمَآءِ إِلَهٌ وَ فِى الْأَرْضِ إِلَهٌ )
۳ مىگويد : مقصود از «إله» ، همان «امام»