153
درآمدي بر تفسير جامع روايي

قابل توجّهى هم ندارند .

ج - تاريخ جعل حديث‏

مى‏توان گفت كه جعل حديث ، از نظر تاريخى ، همزاد با حديث است ؛ يعنى در همان دوران حيات پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام خيانتكارانى بودند كه بر آن بزرگواران ، دروغ مى‏بستند . در روايتى از امام على عليه السلام آمده كه فرمود :
و قد كُذِبَ على‏ رسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله على‏ عَهدِهِ حتّى‏ قامَ خَطيباً فَقال : «أيُّها النّاسُ قَد كَثُرَتْ عَلَىَّ الكَذّابَةُ ، فمَنْ كَذبَ عَلىَّ مُتَعمِّداً فلْيَتَبوّأْ مَقعدَهُ مِن النّار» ثُمّ كُذِبَ علَيهِ مِن بَعدِهِ . ۱
در زمان حيات پيامبر صلى اللَّه عليه وآله چندان به ايشان دروغ بستند كه به سخنرانى ايستاد و فرمود: «اى مردم! كسانى كه بر من دروغ مى‏بندند ، زياد شده‏اند . بدانيد كه هر كس به عمد بر من دروغ بندد ، جايش در آتش است» . با اين حال ، بعد از پيامبر ، باز بر او دروغ بستند .
بر اساس آنچه در جمله پايانى اين روايت آمده ، انگيزه منافقانِ حديث‏سازِ معاصر پيامبر صلى اللَّه عليه وآله به قدرى قوى بود كه پس از هشدار و تحذير ايشان نيز به كار خود ادامه دادند و همچنين در دوران امامان اهل بيت عليهم السلام نيز افرادى با نام و نشان ، و بى نام و نشان بودند كه به آنان دروغ مى‏بستند و مورد لعن و طعن آنان قرار مى‏گرفتند . ۲

1.الكافى : ج ۱ ص ۶۲ ح ۱ ، الغيبة ، نعمانى : ص ۷۶ ح ۱۰ .

2.ر . ك : ص ۱۵۹ (تأويل غاليان) .


درآمدي بر تفسير جامع روايي
152

ببندد . اگر مردم مى‏دانستند كه او منافق دروغگوست ، از وى نمى‏پذيرفتند ، و گفته‏اش را تصديق نمى‏كردند ، امّا مردم گفتند : او صحابى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله است ، و پيامبر خدا را ديده و از او حديث شنيده و اخذ كرده . بر اين اساس ، گفته او را گرفتند [ و قبول كردند ] . و حال آن كه خداوند از حال منافقان به تو خبر داده بود ، به آنچه خبر داده بود ، و آنها را براى تو توصيف كرده بود ، آن گونه كه برايت توصيف كرده بود . امّا منافقان ، پس از پيامبر خدا ماندند و به حاكمان گم‏راهى و دعوت‏كنندگان به آتش با دروغ و تهمت ، نزديك شدند و حاكمان ، كارها را به آنها واگذار كردند ، و آنان را حاكم بر مردم قرار دادند ، و به وسيله آنان دنيا را چپاول كردند . مردم با شاهان و دنيايند ، جز كسانى كه خداوند آنها را حفظ كند .
اين سخن ، به روشنى نشان مى‏دهد كه تنها افراد منافق و متظاهر به اسلام ، جرئت جعل حديث و دروغ بستن به خدا و اهل بيت را دارند ، چنان كه قرآن نيز تصريح فرموده :
( إِنَّمَا يَفْتَرِى الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بَِايَتِ اللَّهِ وَأُوْلَل-ِكَ هُمُ الْكَذِبُونَ . ۱
جز اين نيست كه كسانى كه به آيات خداوند ايمان نمى‏آورند ، به دروغ افترا مى‏بندند ، و آنان همان دروغگويان‏اند)
.
گفتنى است كه جهل نيز گاه موجب جعل حديث گرديده است ، چنان كه در تبيين مبادى ورود جعل به احاديث تفسيرى ، اشاره خواهيم كرد ؛ ليكن اين گونه احاديث ، فراوان نيستند و چه بسا خطر

1.نحل : آيه ۱۰۵ .

  • نام منبع :
    درآمدي بر تفسير جامع روايي
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3564
صفحه از 190
پرینت  ارسال به