83
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

تمرکز دلالت اسم بر ذات مسمی به اضافه معنایی خاص و تمرکز دلالت صفت بر وجود معنایی در موصوف و ذات است؛ پس صفات به ذات مسمی ناظر نیست و تنها خصوصیت و ویژگی مخصوصی را نشان می‏دهد.۱ بر اساس تعریف گروهی از معاصران، می‏توان پذیرفت تمام اسمای خدا صفات اوست و تمام صفات خدا اسامی اوست.۲

از آنجا که مبانی حاکم بر این اقوال متعدد است۳ و نتیجه واحدی از جمع بندی آن حاصل نمی‏شود، با روش تبیین مبتنی بر الگوی قرآنی - روایی و بیان مؤلفه‏های معنایی به مطالعه این رابطه می‏پردازیم.

مشتقات این ماده چهارده بار در قرآن به‏کار رفته است که ویژگی مشترک میان همه این استعمالات، نسبت دادن این وصف به عنوان فعل انسان‏ها و اقوال آمیخته با برداشت‏هایی انسانی و هواهای نفسانی ایشان است.

عبارت‏هایی چون (وَ ٱللَّهُ ٱلْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ) و (وَ ٱللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ) که در داستان یوسف آمده۴ نشان دهنده دخالت خواهش‏های نفسانی در توصیفات انسانی در وقایع گوناگون است. توضیح این نکته ضروری است که مجموعه استعمالات «وص ف» هر گاه در توصیف بشری نسبت به خداوند بیان شده با واژه «سبحان» قرین گشته است؛ «سبحان» اسم فعلی است که مفاهیمی همچون تنزیه، تعجب، ثناء و تعظیم از آن برداشت شده است.

1.. قدردان قراملکی، اسماء و صفات خدا، ص۲۹ - ۳۲.

2.. برنجکار، کلام و عقاید، ص۶۴. گفتنی آنکه ایشان در کتاب «حکمت و اندیشه دینی» در تبیین معنای لغوی اسم و صفت، صفت را اعم مطلق از اسم می‏دانند. نک: برنجکار، حکمت و اندیشه دینی، ص۱۹۲ - ۱۹۳.

3.. از میان قائلین به عدم تفاوت میان اسم و صفت می‏توان به فخر رازی، علامه طباطبایی، ملاصدرا و علامه مجلسی اشاره کرد.

4.. سورۀ یوسف، آیۀ ۱۸ و ۷۷.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
82

ملاصدرا این تفاوت، به تفاوت میان عرضی و عرض معرفی شده که تفاوتی اعتباری است؛ در بیان وی کمالات ذاتی اگر «لابشرط» ملاحظه شوند اسم، و اگر «به شرط لا» اخذ شوند صفت خواهند بود؛۱ برخی نیز اطلاق (و نه تعریف) اسم را با ملاحظه ذات و اطلاق صفت را بدون این ملاحظه معرفی کرده‏اند.۲

به باور گروهی از آنجا که حقیقت خداوند بر مخلوقات و بشر مخفی است، پس خدا اسم ندارد.۳ بر اساس نگاه عرفانی که اسم را همان ذات به همراه صفتی می‏داند،۴ تمام صفات خدا، اسم هستند؛۵ اسم و صفت به حقیقتی واحد اشاره دارند و متعلق و مراد آن دو همان ذات خداوند است. روایاتی همچون «سألته عن الاسم ماهو؟ قال: صفة لموصوف»۶ و «إن الاسماء صفات وصف بها نفسه»۷ نیز به عنوان شاهدی بر یکسانی اسم و صفت است.

این در حالی است که تکیه بر یکی از این واژگان، در ادبیات گروه‏هایی غلبه می‏یابد. معتزله و ابن سینا بر صفت و ملاصدرا بر اسم تأکید بیشتری دارند؛ گاهی نیز این دو در کنار هم استفاده شده‏اند. ابو هلال عسکری اسم را اعم مطلق از صفت می‏داند: «کل صفة اسم و لیس کل اسم صفة».۸

برداشت‏هایی از روایات، این نکته را نزد عده‏ای تقویت نموده که اطلاق اسم بر صفت و بالعکس در روایات، بر همسانی این دو دلالت دارد. نهایت تفاوت،

1.. ملاصدرا، الاسفار الاربعة، ج۳، ص۸۳ و ۲۳۶.

2.. بی‌نا، تفاوت اسماء و صفات نزد متکلمان، ص ۸۹.

3.. رازی، لوامع البینات، ص۲۹.

4.. نک: قیصری، شرح فصوص، ص۴۳۰؛ آملی، جامع الاسرار،ص ۵۱.

5.. گزارشی از اقوال ارجاع اسم به صفت یا بالعکس در کتاب اسماء و صفات خدا گرد آمده است. نک: قدردان قراملکی، اسماء و صفات خدا، ص۴۵.

6.. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۱۳.

7.. همان، ص۸۸.

8.. عسکری، الفروق فی اللغة، ص۱۱.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3176
صفحه از 312
پرینت  ارسال به