81
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

جایگاه و روابط صفات اشاره می‏کند. دو شاخصه اصلی در این روایات را می‏توان در منزه بودن از صفات بشری و قصور آدمی و الفاظ ایشان از افاده حقیقت معنای صفات خلاصه نمود؛ همچنین بر این نکته تأکید شده که صفات، تحدید و احاطه‏ای بر ذات ندارند و تنها اثبات وجود و کمالات ذات می‏نمایند.۱

وجود این دو اطلاق و ظرافت‏های تمییز میان مقام ذات و فعل از سویی و دغدغه محافظت بر اصول تنزیهی در ساحت پروردگار از سوی دیگر، تعاریف متفاوت وگاه متداخلی را به دنبال داشته است. نگاهی به تعاریف اندیشمندان مسلمان از صفت نیز پیوند میان اسم و صفت را نشان می‏دهد؛۲ شیخ طوسی معتقد است هر اسم خداوند، یک صفت مفید است چرا که لقب برای خداوند جایز نیست؛۳ طبرسی رجوع هر یک از اسمای الهی را به یکی از صفات ذات یا فعل می‏داند؛۴ کراجکی بازگشت همه اسمای الهی را به صفات می‏داند و معتقد است صفات در دلالت بر معانی و در برداشتن ویژگی‏ها به‏گونه‏ای هستند که هیچ اسمی خالی از آن نیست؛۵ لاهیجی تفاوت میان اسم و صفت را این‏گونه بیان می‏کند: «درباره واجب تعالی لفظی كه دلالت بر صفت تنها كند بی‏ملاحظه ذات، صفت گويند، چون علم و قدرت‏... و لفظی كه بر ذات دلالت كند، به اعتبار صفت‏... اسم خوانند، چون عالم و قادر».۶ در کلمات

1.. به عنوان نمونه نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۳۹ و الامام الصادق علیه السلام، توحید مفضل، ص۱۷۷.

2.. مباحث تکمیلی مرتبط با این بحث در بخش قرائت‏های حدوث صفات و نفی صفات و بیان اقسام آن در فصل سوم خواهد آمد.

3.. طوسی، التبیان، ج۵، ص۴۰.

4.. طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۷۷۳.

5.. کراجکی، کنز الفوائد، ج۱، ص۷۲.

6.. فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۲۳۹ و ۲۴۰.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
80

مراجعه به نصوص روایات، دو اطلاق را برای صفت نشان می‏دهد: صفت در اطلاق اول، حقیقتی ذاتی و کمالی است که با تعابیری همچون «العلم ذاته»۱ از آن یاد شده است. در اطلاق دوم، صفت توصیفی است که بندگان از خداوند برای بازگویی فهم خویش به‏کار می‏برند؛ این اطلاق در گفتگوی توحیدی امام رضا علیه السلام با عمران صابی انعکاس یافته است، پرسش عمران درباره معرفت توحید خداوند است که آیا حقیقت آن درک می‏شود یا با واسطه صفات است؟ ایشان در بیان نفی هر شائبه و ترکیب در ذات خداوند می‏فرماید: «إن اللّٰه المبدئ الواحد الکائن الاول لم یزل واحداً لاشیء معه... و ذلك كله‏ قبل‏ الخلق‏ إذ لا شي‏ء غيره‏ فإنما هی صفات مُحدثة و ترجمة من متوهم لیفهم».۲ «خداوند آفریدگار یکتای ازلی، همواره یگانه‏ای است که چیزی همراهش نبوده... و همه این (تنزیه‏ها) قبل از خلق (اشیاء) است زیرا غیر از او چیزی نبوده پس این ها همه صفاتی پدید آمده از جانب حق هستند و بیانی است که شخص صاحب درک آن را بفهمد». ایشان پس از تصریح به آنکه اسماء و صفات از ترکیب حروف تشکیل شده و تنها بر وجود و کمال دلالت دارد و نه احاطه، اسماء و صفات را به‏عنوان وسیله شناخت، معرفی می‏نماید: «یدرک بالاسماء و الصفات و لایدرک بالتحدید». «خداوند با اسماء و صفات درک می‏شود نه با محدود ساختن». این بیان علاوه بر حدوث اسماء به یکی بودن اطلاق اسم و صفت اشاره دارد و کارکرد معرفتی اسماء و صفات را مورد توجه قرار داده است؛ علاوه بر این، ویژگی‏های دیگری در روایات به روشن‏تر شدن

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰۷.

2.. صدوق، توحید، ص۴۳۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۲۴؛ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۱۷۴.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3182
صفحه از 312
پرینت  ارسال به