رابطهای با ذات خداوند دارند؟ قول به حدوث اسم، مستلزم حدوث صفت نیز هست؟ آیا میتوان میان مفاد روایاتی که سخن از حدوث اسم میگویند با روایات نفی صفات از ذات جمع کرد؟ این سؤالات و سؤالات دیگری در اینباره ضرورت بحث از صفت و آثار و لوازم قول به حدوث اسم در بحث صفات الهی را ضروری میسازد.
ماده (و ص ف) به معنای آراستن چیزی است و صفت در لغت به نشانهای که همراه چیزی است، گفته میشود.۱ مجموعه استعمالات این ماده نشان میدهد که وصف به معنای یاد کردن خصوصیات یک موضوع یا مسئله است.۲
ارائه تصویر روشنی از رابطه میان این دو عنوان، علاوه بر آنکه اقوال مختلف در مورد اسماء و صفات و ریشههای آن را روشن میسازد، به تبیین دقیقتر اسم و مسئله حدوث نیز کمک میکند.
احتمالی که در وهله نخست به ذهن میرسد آن است که اسم و صفت همانند مسکین و فقیر هستند، که اگر در کنار یکدیگر قرار بگیرند، معانی مستقل و اگر جداگانه استفاده شوند به یک معنا هستند. در روایات، مخلوق بودن اسماء و صفات، عدم تبدل اسماء و صفات در ساحت ربوبی، دلالت اسماء و صفات بر کمال و وجود و نه احاطه از جمله مواردی است که این دو واژه را در کنار یکدیگر به کار برده است. میرزا مهدی اصفهانی با یکی دانستن اسماء و صفات مینویسد: «بر خردمندان پوشیده نیست که مراد از اسماء و صفات همان صفات لغوی است که عین اسماء است».۳