35
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

افعال خداوند می‏داند۱ و معتقد است اسم الاسم دانستن الفاظ نادرست است و اطلاق اسم بر آن حقیقتی صادق است. شاهد این مدعا وجود احکامی بر همین اسماء مثل حرمت مسّ الفاظ بدون طهارت، بیان شده است؛ برخلاف ملاصدرا و فیض کاشانی که مغایرتی میان اسماء و ذات خداوند - مگر به مفاهیم و استعدادات - نمی‏دانند، احسائی مدعی است می‏توان از عینیت در عین قول به غیریت و نفی صفات دفاع نمود.۲ او اسماء را هیأت صورت منفصله می‏داند و به همین خاطر نمی‏پذیرد که همه بسائط عقلیه موجود به وجود واحدی باشند که واجب لذاته است.۳ علم الهی از منظر وی، ازلی و تعلق آن به حوادث، حادث است و همین معنای علم بلا معلوم و روایت «لم یزل اللّٰه ربنا و العلم ذاته و لا معلوم»۴ شمرده می‏شود.۵ او حمل صفات بر ذات را به حمل اولی می‏داند و در رد نظر اشاعره، کمالی۶ بودن صفات برای ذات را قبل و بعد از خلق یکسان می‏شمرد.۷ گرچه اطلاق حدوث اسماء در آثار او یاد شده اما نمی‏توان، پذیرفت که احسائی، نظامی از اندیشه توحیدی ارائه داده که حدوث به عنوان یکی از اجزاء اصلی آن مورد توجه قرار گرفته است.

1.. احسائی، شرح العرشیه، ص۲۰۲.

2.. او معتقد است در عین قول به عیبنیت می‏توان از نفی زیادت صفات بر ذات دفاع کرد و معتقد شد تغایر اسماء و تکثر آن به اعتبار تغایر متعلقات آن و تکثر آن است. عبارت او در بیان عینیت این گونه است: «أن ما أصفه منی شیء فإنما ذاته لا غیر». همچنین در مرود نفی صفات می‏نویسد: «أنه لیس إلا الذات البحت الکامل». نک: همان، ص۱۹۸.

3.. همان، ص۳۷۲.

4.. کلینی، الکافی: ج۱، ص۱۰۷.

5.. همان، ص۱۹۹.

6.. او در توضیح کمالی بودن صفات معتقد است توحید فی الجمله با قول به وجود صفات حاصل می‏شود. نک: احسائی، شرح العرشیة، ص۲۹۹.

7.. احسائی، شرح العرشیة، ص۲۰۵.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
34

مایه انتساب کفر و زندقه به ملاصدرا قرار داده است. همچنین قول به اعیان ثابته و اتحاد عاقل و معقول و فاعل بالعنایة بودن خداوند را نقد کرده است.۱

اشکالات وی بر اندیشه ملاصدا، علاوه بر مبانی نظام صدرایی، بر مباحثی همچون قول به وجود عرضی و تبعی اسماء نسبت به ذات پروردگار است. وی بر غیریت میان خدا و مخلوقاتش تأکید می‏کند و این ادعای ملاصدرا که اسماء حقایق هر چیز است را بر نمی‏تابد و معتقد است همه اسماء چه معنوی و چه لفظی، حادث و متعلق خلق پروردگار است. با این بیان علاوه بر نظر ملاصدرا، اعتقاد ملامحسن بر اینکه حقایق اشیاء مجعول نیست بلکه صور علمی اسمای الهی است را نیز رد می‏کند.۲

احسائی اسماء را از حیث حقیقت وجودی به فعلیه، صوریه و لفظیه تقسیم می‏کند.۳ وی با تقسیم مشیت الهی به امکانی و کونی، هر چه از مشیت خداوند صادر شده باشد را اسمی از اسمای الهی می‏داند.۴ همچنین کارکرد اسماء و دعای به آن را فقط در مورد اسمای حسنای پروردگار می‏داند. به باور او تنها اسمای حسنا منسوب به خداوند است و اسمای سُوایٰ منسوب به فعل عاصیان و مورد کراهت خداوند است.۵

احسائی میان اسم و صفت تفاوت روشن قائل است، اگرچه صفات را به ذاتی و فعلی تقسیم می‏کند اما مجموعه کلماتش نشان می‏دهد، اسماء را تنها در حوزه فعل خداوند تعریف می‏نماید، او مبدأ شناخت صفات توسط بندگان را

1.. نک، دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج۳، ص۲۸۱ - ۲۸۲.

2.. احسائی، شرح العرشیة، ج۱، ص۳۵۲ - ۳۵۴.

3.. همان، ص۳۴۵.

4.. همان، ص۳۵۵.

5.. همان، ص۳۴۸ - ۳۴۹.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4429
صفحه از 312
پرینت  ارسال به