33
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

صفات را دقیقاً همان تشبیه مذموم خوانده‏اند.

پایه بحث وی بر نقد اندیشه معتزله و فلاسفه در نفی صفات استوار شده است؛ از نقد اندیشه ابن سینا در رساله تدمریه دو نکته قابل استفاده است:

او اندیشه فلاسفه مشاء و معتزله را در نفی صفات همسان می‏بیند؛

میان اسماء و صفات تمایز قائل است و به همین جهت به معتزله نسبت می‏دهد که ایشان علی‏رغم پذیرش اسماء، صفاتی که متضمن این اسماء است را برنتافته‏اند.

ابن تیمیه ریشه اشکالات در اندیشه مشائیان و معتزله را در این نکته می‏بیند که بر اساس باور ایشان اگر وجود صفات را بپذیریم، لازم می‏آید که هر اسمی مسمایی جداگانه داشته باشد و این در بحث اسماء و صفات الهی مقتضی وجود دو اله خواهد بود.۱

گرچه ابن تیمیه از اندیشه فلاسفه و معتزله فاصله مشخصی گرفته است، اما تصریحی از وی بر مخلوق بودن اسماء دیده نمی شود و تأکید مدام او بر مطابقت اندیشه‏اش با الگوی قرآن و روایات است. گویا از منظر او اسماء و صفات تفاوتی با یکدیگر ندارند و دو اطلاق بر یک مفهوم هستند.

شیخ احمد احسائی (۱۱۶۶ - ۱۲۴۱ ه‍. ق) در شرح العرشیه ضمن نقد مبانی ملاصدرا در فهم و تفسیر اسماء، الگوی خاصی از فهم این نظام را بر اساس اندیشه خلق اسماء ارائه می‏دهد، او با اصول و مبانی متعددی از اندیشه ملاصدرا مخالفت کرده است و قول به سنخیت میان خالق و مخلوق، بسیط الحقیقة کل الاشیاء و قاعده «معطی الشیء لا یکون فاقداً له فی ذاته» را دست

1.. ابن تیمیه، رسالة التدمریه، ص۱۴ - ۱۶.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
32

در کلام او جمع میان غیریت و دلالت اسم بر ذات دیده می‏شود اما به بیان چگونگی این جمع اشاره‏ای نداشته است؛ از سوی دیگر رهیافت مبانی فلسفی در تحلیل او دیده می‏شود. او در لوامع تمایل بیشتری به اشاعره دارد و علاوه بر اثباتی دانستن مفهوم صفات، به بیان ادله زیادت صفات بر ذات پرداخته است. رازی به تبع اشاعره، هفت صفت اصلی برای خداوند تعریف می‏کند و در صفاتی مانند «ذوق» و «شم» و امثال آن دلیلی بر اثبات و یا نفی آن نمی‏یابد و حکم به توقف در مورد آن می‏دهد. این نظر به بحث پذیرش وقوع تعارض میان عقل صحیح و ظاهر نقل از دیدگاه او بر می‏گردد. فخر رازی ضمن مقدم داشتن دلیل عقلی در مورد نص، دو پیشنهاد دارد: یکی تأویل و دیگری تفویض مراد از آن به خداوند،۱ اما در هر حال، رازی به وجوب ایمان به همه آنچه در شرع آمده، باور دارد چه وجه آن فهمیده شود یا نه.۲

او در کتاب لوامع، بیان دو مقدمه را در متد معناشناسی اسماء، تعیین‏کننده می‏داند. مقدمه اول کمال بودن وحدت و نقصان بودن کثرت است. مقدمه دوم، وجود علم و قدرت و امثال آن در هر موجودی را باعث کمال می‏داند، وی با تکیه بر این دو مقدمه مفهوم صفات را اثباتی می‏داند نه سلبی.۳

در میان سلفیان، ابن تیمیه (۶۶۱ - ۷۲۸ ه‍.ق) در دو کتاب التدمریة و العقیدة الحمویة به بحث صفات و عقیده اهل حدیث درباره آن پرداخته است، در حالی که وی با تلاش زیاد، تفسیر خویش را به صورت دقیق منطبق بر الگوی قرآن و روایات و شیوه سلف می‏داند؛ مخالفان، این منهج در تفسیر

1.. حمادی العبداللّٰه، منهج الامام فخر الدین الرازی بین الاشاعرة و المعتزلة، ج۱، ص۱۳۶.

2.. نک: رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۳، ص۱۵.

3.. رازی، لوامع البینات، ص۳۰ - ۳۲.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4441
صفحه از 312
پرینت  ارسال به