همانند ابوعلی جبائی بهشت و دوزخ را خلق شده میدانست و به همین جهت از سوی بیشتر معتزله نفی شد؛ چه آنکه اینان میپنداشتند که بهشت و دوزخ در رستاخیز خلق خواهند شد.۱
فخرالدین رازی (متوفای ۶۰۶ ه. ق) دیگر اندیشمندی۲ است که در کتاب لوامع البینات مباحث مربوط به اسمای الهی را به صورت گسترده مطرح کرده است. او میان اسم و صفت از سه حیث مستند، مقصود و مدلول فرق میگذارد؛ از نظر مستند، اتصاف خدای تعالی به صفتی، بایستی با قیام دلیل عقلی باشد، اما اسماء باید در گزارشهای صحیح از کتاب و سنت به ما رسیده باشد. این نکته نشان میدهد او صفات را کمالات ذاتی مستنبَط و غیر توقیفی میداند اما انتساب و خواندن خداوند با اسماء را متوقف بر نقل میشمرد. از نظر مقصود، مقصود اصلی در اسم، ذات و نفس ماهیت است اما در صفت، مقصود معنای قائم به ذات است. از نظر مدلول، اسم فقط بر ذات (من حیث هی هی) دلالت میکند، اما صفت بر ذات موصوف دلالت دارد. او در تعریف اسم نیز لفظ دال بر چیزی با وضع را ترجیح میدهد۳ و قائل به غیریت اسم و مسمی میشود؛۴
1.. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۰۱.
2.. اینکه او را اشعری بدانیم یا معتزلی مسئلهای است که خانم خدیجه حمادی العبداللّٰه در کتاب منهج الامام فخر الدین الرازی بین الاشاعرة و المعتزلة دنبال کرده است. مقایسه موردی مسائل متنوعی از موضوعات کلامی وی را به این نتیجه رسانده که با توجه به آراء نهایی وی در این مسائل، شایسته است رازی را بیشتر معتزلی بدانیم.
3.. به نظر میرسد وی، صفت را نیز از مقوله لفظ میداند. این در حالی است که جوینی صفات را احکام ثابته برای موصوف خویش میداند. رازی در تعریف صفت میگوید: «الالفاظ الدالة علی معان قائمة بذات اللّٰه تعالی». فخرالدین رازی، لوامع البینات، ص۴۰. جوینی در تعریف صفت میگوید: «هی الاحکام الثابتة للموصوف بها معللة بعلل قائمة بالموصوف». جوینی، الارشاد إلی قواطع الادلة، ص۵۱.
4.. رازی، لوامع البینات، ص۱۵.