31
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

همانند ابوعلی جبائی بهشت و دوزخ را خلق شده می‏دانست و به همین جهت از سوی بیشتر معتزله نفی شد؛ چه آنکه اینان می‏پنداشتند که بهشت و دوزخ در رستاخیز خلق خواهند شد.۱

فخرالدین رازی (متوفای ۶۰۶ ه‍. ق) دیگر اندیشمندی۲ است که در کتاب لوامع البینات مباحث مربوط به اسمای الهی را به صورت گسترده مطرح کرده است. او میان اسم و صفت از سه حیث مستند، مقصود و مدلول فرق می‏گذارد؛ از نظر مستند، اتصاف خدای تعالی به صفتی، بایستی با قیام دلیل عقلی باشد، اما اسماء باید در گزارش‏های صحیح از کتاب و سنت به ما رسیده باشد. این نکته نشان می‏دهد او صفات را کمالات ذاتی مستنبَط و غیر توقیفی می‏داند اما انتساب و خواندن خداوند با اسماء را متوقف بر نقل می‏شمرد. از نظر مقصود، مقصود اصلی در اسم، ذات و نفس ماهیت است اما در صفت، مقصود معنای قائم به ذات است. از نظر مدلول، اسم فقط بر ذات (من حیث هی هی) دلالت می‏کند، اما صفت بر ذات موصوف دلالت دارد. او در تعریف اسم نیز لفظ دال بر چیزی با وضع را ترجیح می‏دهد۳ و قائل به غیریت اسم و مسمی می‏شود؛۴

1.. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۰۱.

2.. اینکه او را اشعری بدانیم یا معتزلی مسئله‏ای است که خانم خدیجه حمادی العبداللّٰه در کتاب منهج الامام فخر الدین الرازی بین الاشاعرة و المعتزلة دنبال کرده است. مقایسه موردی مسائل متنوعی از موضوعات کلامی وی را به این نتیجه رسانده که با توجه به آراء نهایی وی در این مسائل، شایسته است رازی را بیشتر معتزلی بدانیم.

3.. به نظر می‏رسد وی، صفت را نیز از مقوله لفظ می‏داند. این در حالی است که جوینی صفات را احکام ثابته برای موصوف خویش می‏داند. رازی در تعریف صفت می‏گوید: «الالفاظ الدالة علی معان قائمة بذات اللّٰه تعالی». فخرالدین رازی، لوامع البینات، ص۴۰. جوینی در تعریف صفت می‏گوید: «هی الاحکام الثابتة للموصوف بها معللة بعلل قائمة بالموصوف». جوینی، الارشاد إلی قواطع الادلة، ص۵۱.

4.. رازی، لوامع البینات، ص۱۵.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
30

او در بیان نحوه انتساب صفات به ذات، نعت «عالِم» را به ظهور امری برای موجود حی تعریف می‏کند به گونه‏ای که پس از این ظهور، تجویز خلاف آن جایز شمرده نمی‏شود.۱

جمع بندی این نکات در اندیشه ابن الملاحمی در مسئله اسمای الهی، گویای تفاوت دیدگاه وی با اقوال مشهور معتزله است. او نظریه نفی صفات را نپذیرفته و معتقد است صفات لذاته برای خداوند ثابت است. این دیدگاه در اندیشه وی بدان معناست که معنای این صفات بدون تعقل ذات و متعلقات آن فهمیده نمی‏شود،۲ زیرا که پیروی او از اندیشه‏های استادش ابوالحسین، گویای تفاوت‏های این دو با گروه قابل توجهی از معتزلیان است؛ در واقع به سبب علاقه ابوالحسین به فلسفه و ورود در آن، و همچنین ردّ نظریات اهل اعتزال بود که معتزله بهشمی مذهب از او بیزاری جستند.۳ لطیف الکلام یکی از محورهای اصلی است که برخی متأخرین معتزله، اکثر امامیه و فخر رازی را به دنبال این شاگرد و استاد کشانده است؛ رد نظریه احوال، نفی شیئیت معدوم از نظرات اختصاصی اوست.۴ وجوب عقلی و سمعی امامت و اعتقاد به کرامات اولیاء از دیگر امتیازات اندیشه اوست، همچنین در حوزه فعل و اراده بنده و پروردگار، قائل به جواز اجتماع قادرین علی مقدور واحد شده است.۵ او

1.. ابن الملاحمی، المعتمد فی اصول الدین، ص۲۱ - ۲۴.

2.. همان، ص۱۷۱ و ۲۱۳.

3.. احمد بن یحیی، طبقات المعتزله، ص۱۱۹. و کان للبهاشمة عنه نفرة لأمرین: احدهما أنه دنس نفسه بشیء من الفلسفة و کلام الاوائل و ثانیهما ما ردّ علی المشایخ فی نقض ادلتهم فی کتبه. حاکم جشمی و قفطی نیز از آلودگی وی به آراء فلسفی - کلامی نخستین سخن گفته اند. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۲۶۸.

4.. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۹۶. و انفرد عنهم بمسائل: منها نفي الحال، و منها نفي المعدوم شيئا. و منها نفي الألوان أعراضا.

5.. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۲۶۹.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4448
صفحه از 312
پرینت  ارسال به