29
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

در تقسیم صفات نیز صفات اثباتی را به دو دسته مشیر به دوام ذات (مثل قدیم) و مشیر به تعلق ذات (مثل قادر و عالم) تقسیم می‏کند، همچنین نفی را، در دو گروه نفی صفات معقول و غیر معقول بیان کرده است. به باور او سخن از اثبات صفات، بر نفی مقدم است،۱ او دلیل ارجاع صفاتی همچون علم و قدرت به ایجاب را این گونه بیان می‏کند:

صاحبان قدرت به واسطه فعلشان بر یکدیگر برتری می‏یابند، اما در نفی برتری و تفاضل بی‏معناست؛

به حکم وجدان هر شخص امری را درک می‏کند که مختص به وی و صادر شده از جانب اوست؛

هر یک از قدرت و علم در به‏دست آمدن فعل و اِحکام بخشیدن به آن مؤثر هستند و شکی نیست که تأثیر علم و قدرت به اثبات برمی‏گردد و آنچه در اثبات تأثیر می‏گذارد، بایستی امری ثابت باشد.۲

علاوه بر این، ابن الملاحمی تلاش می‏کند نشان دهد صفاتی همچون سمیع و بصیر مستقل هستند و به دیگر صفات مانند مدرِک رجوع نمی‏کنند.۳

از دیگر تمایزات وی از معتزله آن است که وی نظریه احوال را برنمی‏تابد و مبصر و مدرک بودن خدا را حال نمی‏داند بلکه صفات را احکامی ذاتی معرفی می‏کند که بدون ذات و مدرَکات فهمیده نمی‏شوند؛ احکام ذاتی دانستن صفات را می‏توان تلاش ابن‏الملاحمی برای خارج شدن از فضای انفعالی متأثر از اندیشه اهل حدیث دانست.

1.. اینکه تا چه میزان بتوان این رویکرد را مبنای وی در تفسیر صفات و پذیرش نظریه «اثبات بلاتشبیه» دانست نیازمند تأمل بیشتر است.

2.. ابن الملاحمی، المعتمد فی اصول الدین، ص۲۱۷.

3.. همان، ص۱۶۷.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
28

از حیث ساختار بحث کلامی، او نیز همانند دیگر معتزلیان سرآغاز و بنیان تفکر خویش را بر بحث وجوب نظر و معرفت اکتسابی نهاده است. پس از طرح مباحثی همچون علم ضروری و معرفت، به بحث از نظر و وجوب آن و نفی صرفاً شرعی بودن ادله پرداخته است و به وجوب علم مکلف در مباحث نظری اعتقاد دارد. در نزاع معروف میان عقل و شرع، ابن الملاحمی عقل را مقدم می‏دارد و این که راه به علوم مکتسبه، مجموع نظر و سمع باشد را نمی‏پذیرد. جایگاه سمع نزد وی - همانند دیگر معتزلیان - تنها جایگاهی ارشادی و تنبیهی است، از همین‏روی وی متون شرعی را مشتمل بر دعوت به نظر و تفکر می‏داند و این تشویق را تنها ارشادی بر وجوب نظر عقلی و یا چگونگی ترتب علم اکتسابی بر مقدمات ضروری می‏داند.۱

بحث صفات الهی، نقطه عطفی در اندیشه اوست و تمایز میان خط فکری ابن الملاحمی و استادش ابوالحسین با دیگر معتزلیان را نشان می‏دهد، او در مسئله اثبات خدا، از الگوی شاهد و غایب۲ استفاده نکرده و در مقابل، درک محدَثات و ضرورت اثبات محدِث برای آن (الگوی حادث و محدِث) را می‏پسندد.۳

در زاویه دیگری از اندیشه وی، برنتافتن نفی صفات جلوه می‏کند، به باور ابن الملاحمی مقصود از صفات، هر امری است که در ضمن علم به ذات خداوند جای می‏گیرد خواه اثباتی یا سلبی و یا آنکه حال یا حکم یا فعل باشد.

1.. ابن الملاحمی، المعتمد فی اصول الدین، ص۶۴ - ۶۶.

2.. الگوی معرفتی شاهد به غائب، شیوه ای برای اثبات صانع و صفات اوست که در میان معتزله و برخی متکلمان امامیه مطرح شده است. تفصیل بحث درباره این الگو در فصل چهارم خواهد آمد.

3.. ابن الملاحمی، المعتمد فی اصول الدین، ص۱۵۳ و ۱۵۸.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4851
صفحه از 312
پرینت  ارسال به