239
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

عقاب می‏گیرد و تصریح می‏کند «هرکه گمان کند خداوند از حالتی به حالت دیگر منتقل می‏شود پس خداوند را به صفات مخلوق توصیف کرده است».۱

علامه مجلسی در شرح این روایت، تغییر را تنها در فعل خداوند و از اضافه مصدر به مفعول می‏داند.۲ مولی صالح مازندرانی اگرچه رحمت و غضب را صفت ذات می‏داند، اما تفسیر آن دو به انعام و اکرام یا اراده ثواب و عقاب را نشانه فعلی بودن آن به حساب می‏آورد. ملاصدرا نیز هر انفعال و حدوثی را در ذات خداوند محال می‏داند و از آنجا که خداوند را فعلیت محض می‏داند و هیچ قوه امکانی را در آن راه نمی‏دهد، این صفات را نیز به فعل برمی‏گرداند.۳ قاضی سعید قمی نظر برگزیده در انتساب این صفات به خدا را نفی این صفات از ذات خداوند و اثبات ثمرات و نتایج آن به خداوند معرفی می‏کند.۴

در مقام جمع بندی اقوال می‏توان گفت: متد معرفتی برگزیده از جانب هرگروه، در نوع نگاه به مسئله اسماء و صفات و تفسیر آن نقش حائز اهمیتی دارد. در میان گروه‏های متعددی از اندیشمندان امامی، الگوی معرفت شاهد به غایب برگزیده شده است؛ نقد این الگو - که بر معرفت قلبی تأکید دارد - در روایتی از کتاب تحف العقول مورد اشاره قرار گرفته است. «إن معرفة عين الشاهد قبل صفته، و معرفة صفة الغائب قبل عينه».۵

همانگونه که گذشت مدرسه معارفی خراسان معرفت فطری را محور اصلی در الگوی معرفت توحیدی می‏داند؛ یافته‏های عقلی از مشاهده آفاق و انفس نیز تأیید و

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۱۰، ح۵.

2.. مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۲۰.

3.. ملا صدرا، شرح اصول الکافی، ج۳، ص۲۲۸.

4.. قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، ج۲، ص۸۰۲.

5.. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۲۶. مباحث تکمیلی پیرامون این روایت در فصل چهارم خواهد آمد.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
238

می‏شود چرا که این تصور به تعطیل و الحاد منتهی می‏شود.۱

در مقابل این اندیشه، مدرسه معارفی خراسان بر این باور است که الفاظ برای حقایق خارجی وضع شده‏اند و این قاعده در مورد اسمای الهی نیز جریان دارد.

مرحوم ملکی میانجی نیز معتقد است همانگونه که اطلاق «زید» بر یک حقیقت خارجی قابل اشاره رخ می‏دهد، در مورد اسمای الهی نیز حقایق منحاز خارجی صادق است. پس از این مقدمه و توجه به این نکته که تصور ذات خداوند نه از حیث ذات بودنش و نه با ملاحظه وجوه و عناوین جایز نیست، هیچ یک از این اسماء نمی‏توانند شأن حکایت گری از ذات داشته باشند.

وی ضمن رد نظریه دلالت اسماء بر مفاهیم کلیه، اختلاف در میان اسمای خدا و خلق را، هم به مفاهیم و هم به مصادیق می‏داند و به این ترتیب قائل به اشتراک لفظی میان آن دو می‏شود؛ وی ضمن ایجاد پیوند میان غیریت و نفی صفات اشکالات وارد بر ملازمه این قول با تعطیل صفات و معناداری آن را به قصور در متد معرفتی در نگاه فلسفی می‏داند و تصریح می‏کند، ایقاع اسماء بر خداوند پس از معرفت بوده و برای اسماء تنها جنبه کارکردی و نه معرفتی قائل است.۲

نمونه دوم

این باور که صفات باری به صفات ذات و صفات فعل تقسیم می‏شود نزد همه مشارب فکری امامیه پذیرفته شده و در شرح حدیث پنجم «باب الارادة أنها من صفات الفعل» به روشنی قابل دریافت است. در این روایت امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه (وَ مَن یحْلِلْ عَلَیهِ غَضَبِى فَقَدْ هَوَىٰ)۳ خطاب به عمرو بن عبید غضب را به معنی

1.. ملا صدرا، الاسفار الاربعة، ج۶، ص۱۴۵ - ۱۴۷.

2.. مجموعه مباحث ایشان در کتاب توحید الامامیه ص۵۰ - ۷۶ مطرح شده است. آراء اصفهانی نیز در ص ۳۶ همین نوشته بیان شد.

3.. سورۀ طه، آیۀ ۸۱.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3020
صفحه از 312
پرینت  ارسال به