203
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

مردود می‏شمرد؛ او تنها این معنا که «لم یزل اللّٰه عالماً بالامور علی ما هی علیه من حقائقها لنفسه لا بعلم سواه» را به واسطه تمثیل به قضیه حصول علم از خبر مخبر صادق نسبت به وقوع اتفاقی در آینده می‏افتد، جایز می‏شمرد؛ همچنین او از اندیشه هشام بن حکم چنین برداشت می‏کند که «ما علمه الآن فهو لم یزل عالماً به» باور او است و به نقد جدی آن می‏پردازد.۱

از مهم‏ترین لوازم قول به حدوث اسماء نزد مخالفان، مسئله قیام حوادث به ذات خداوند است. این امر مهم‏ترین ایراد اشاعره بر معتزله به حساب می‏آید، طبق این برداشت، حادث در مقابل قدیم قرار داده شده است.

عبدالملک جوینی (م ۴۷۸ه‍. ق) قدیم را از زبان استادش این‏گونه تعریف می‏کند: «قدیم موجودی است که بر تقدمش در وجود تأکید شده است. پس تنها بر موجودی که اولیتی برای وجودش متصور نیست اطلاق نمی‏شود و علاوه بر آن بر متقدمی که پیش از حوادث وجود داشته، اطلاق می‏شود».۲

آمدی (م۶۲۳ه‍. ق) نیز در تعریفی هم‏راستا با توضیح بالا، معتقد است: «قدیم موجودی است که تحقق آن مقدم بر دیگران، و قدیم بودن آن فی نفسه باشد». او تصریح می‏کند با این تعبیر معنای قدیم اعم از وجود یا عدم و آنچه اول برای وجودش تصور می‏شود و غیر آن نیز هست.۳ از آنجا که حادث نیز بر وجود بعد از عدم اطلاق شده،۴ این تعریف اشاعره دو هدف را دنبال می‏کند یکی آنکه نشان دهند نفی صفات (بنا بر قرائت معتزلی) به محذور قیام

1.. خیاط، الانتصار، ص۱۰۹ - ۱۱۲.

2.. جوینی، الشامل فی اصول الدین، ص۱۹.

3.. آمدی، ابکار الافکار، ج۳، ص۳۰۱.

4.. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۱.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
202

مختلف به اشکال گوناگون رواج داشته است، به عنوان مثال بغدادی بر این باور است که جبایی گمان داشته از یکایک افعال الهی می‏توان اسمی اشتقاق نمود و به ساحت خداوند نسبت داد؛ این همان نسبتی است که او و سابقینش از ادعای مسیحیان (در تعدد آله) نیز شنیع‏تر می‏خوانند.۱

فخر رازی بر این باور است که جمیع فرق (کرامیه، اشاعره و فلاسفه) قول به حدوث صفات در ذات خداوند را پذیرفته‏اند. وی ضمن تقسیم صفات به صفات حقیقیه محضه (مثل وجود و حیات)، حقیقیه همراه با اضافه (مثل علم به معلوم) و صفات اضافیه محضه (مثل زوجیت و بنوت)، حدوث دسته اخیر را حتمی می‏شمرد لکن در مورد دو دسته اول ساکت می‏ماند؛ زیرا همه ادله، حدوث صفات را در حوزه صفات فعلیه تعریف می‏کند.۲

ابن تیمیه نیز در همین راستا، امر و نهی و اخبار خداوند را که ذیل عنوان مسئله کلام الهی جای می‏گیرد، مورد بحث قرار می‏دهد.۳

نظر خیاط معتزلی در بر نتابیدن حدوث صفات در نوع خود جالب است؛ وی چند معنا از حدوث صفات را غیر جایز و محال می‏داند: یکی آنکه خداوند صفات را «أحدثه فی نفسه» که با محذور محل حوادث بودن ذات مواجه است. دیگری «أحدثه فی غیره» است که لازم می‏آید غیر خدا اعلم از خدا و خدا جاهل باشد.

سومین احتمال «أحدثه قائماً بنفسه لا فی شیء یحل فیه» است که وی با قیاس این مسئله با اینکه حرکت لافی متحرک جایز نیست، این احتمال را نیز

1.. نک: بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۱۶۸.

2.. رازی، المطالب العالیه، ج ۲، ص۱۰۷ -۱۱۱.

3.. ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۵، ص۳۱۷.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3207
صفحه از 312
پرینت  ارسال به