تساوی بین این دو دسته را نمیپذیرد و به تفاوت بین آنها حکم میکند.
افزون بر این، به حکم وجدان، بین مؤمنان نیز مراتب و درجات گوناگونی وجود دارد و تمام آنها از نظر میزان ایمان، در یک سطح قرار ندارند و با یکدیگر متفاوت اند. در حقیقت، ایمان، درجاتی دارد که به تناسب آن، مؤمنان در پیشگاه خداوند، مقام مییابند. کفر نیز مراتبی دارد که به فراخور هر مرتبه، کافر از عذاب الهی میچشد. خداوند متعال در قرآن به این مطلب اشاره میکند و میفرماید:
(هُم دَرَجاتٌ عِندَ اللّٰهِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما یَعمَلُون.۱
۰.آنها (مؤمنان و کافران) در نزد خدا طبقاتى هستند [و هر یک از دو گروه نسبت به دیگرى و هر گروهى نسبت به افراد خود، طبقهبندى شدهاند] و خدا به آنچه مىکنند، بیناست).
ضمیر «هُم»، به مؤمنانی باز میگردد که خشنودی خداوند را میجویند و نیز کسانی که خشم الهی را به خروش میآورند. به هر دو گروه در آیه پیشین اشاره شده است. بر اساس این آیه، هم مؤمنان و هم کافران، درجاتی دارند و چنین نیست که تمام مؤمنان در یک سطح از ایمان و تمام کافران در یک اندازه از کفر باشند. ریشه درجات مؤمنان، درجات ایمان آنها و ریشه درجات کافران، درجات کفرشان است.
واژه «درجات»، جمع «درجه» است که در لغت، به معنای پلّه و نردبان است.۲ هر چه انسان از پلّه بالاتر رود، به جایگاه و منزلت بلندتری دست مییابد. به همین دلیل در مفهوم درجه، بلندی و برتری نهفته است. راغب اصفهانی در باره مفهوم «درجه» مینویسد:
۰.یقال للمنزلة: درجة إذا اعتبرت بالصعود دون الامتداد على البسيطة، كدرجة السطح و السلّم.۳
۰.به منزلت، آن گاه درجه میگویند که بلندى در آن منظور باشد، نه این که بر یک حالت ساده ادامه داشته باشد، مثل پلّه نردبان و بام ساختمان [که بالاتر از قسمتهاى دیگر است].