این آیه از سوره انفال است که بر اساس آن، وقتی برای مؤمن، قرآن تلاوت میشود، با گوش سپردن او به آیات قرآن، ایمانش فزونی مییابد:
(إنَّما المُؤمِنُونَ الَّذینَ إذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم وَ إذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم إیماناً وَ عَلى رَبِّهِم یَتَوَکَّلُونَ.۱
۰.مؤمنان، تنها کسانى هستند که چون یاد خدا به میان آید، دلهایشان مىترسد و چون آیات او برای آنان خوانده شود، بر ایمانشان مىافزاید و همواره بر پروردگارشان توکّل مىکنند).
وقتی یاد خدا نزد مؤمن به میان آید، دلش ترسناک میشود. این ترس او در حقیقت، ترس از خداوند نیست؛ چرا که هر چه انسان بیشتر با خدا آشنا باشد، بیشتر او را دوست خواهد داشت. مؤمن در اوج معرفت و شناخت است و به خداوند عشق میورزد. ترس مؤمن، از عملکرد خویش است. او که به بزرگی خدا و سنگینی مسئولیت خود پی برده، از کوتاهی در اجرای فرمان خدا، هراسان است. به همین دلیل، با یاد خدا، به مسئولیت خود توجّه میکند و بیم آن دارد که مبادا در انجام وظایف خود، کوتاهی ورزد و در برابر پروردگار مهربان خویش شرمسار گردد. این گونه است که قرآن در توصیف پیشتازانِ در خیر و نیکی میفرماید:
(وَ الَّذینَ یُؤتُونَ ما آتَوا وَ قُلُوبُهُم وَجِلَةٌ أنَّهُم إلى رَبِّهِم راجِعُون.۲
۰.و آنان که آنچه [از مال و جان در راه خدا] مىدهند، در حالى مىدهند که دلهایشان بیمناک است که [مبادا پذیرفته نشود؛ زیرا مىدانند] آنان به سوى پروردگارشان باز خواهند گشت).
ترس مؤمن، از عدل الهی است. بیم او از این است که خداوند با عدل خود با او رفتار کند. چنین ترسی، نشانه اهل ایمان است و به گنهکاران اختصاص ندارد. کسانی که افزون بر انجام مسئولیتها، در انجام نیکیها پیشتاز باشند و گوی سبقت از دیگران بربایند، چنین خوفی در دل دارند؛ چرا که بازگشت به سوی خداوند را باور دارند.
گفتیم که بر اساس آیه دوم از سوره انفال، شنیدن قرآن، سبب میشود که انسان به