717
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

افسردگیِ کمتری را گزارش دادند. این واقعیت، اهمیت اجرای طرح‏های دارای گروه گواه کنترل شده و دارونما را نشان می‏دهد‏؛ امّا این نویسندگان در این مورد که چرا بلافاصله پس از اجرای تمرین‏ها همه افراد (حتّی افراد گروه کنترل)، شادمان‏تر بودند و افسردگی کمتری داشتند، چنین استدلال کرده‏اند که «شاید عمل کردن به کاری که توسّط یک متخصّص حرفه‏ای، تدوین و تهیه شده، کافی باشد تا در کوتاه‏مدّت، روحیه افراد در زندگی بالا برود و آنها شادمان‏تر شوند».۱

اما همان‏گونه که در باره شیوه اجرای تحقیق یاد شده اشاره شد، آزمودنی‏ها آموزش‏ها را از طریق اینترنت فرا می‏گرفتند و سنجش‏ها را هم از همین طریق اجرا می‏کردند. بنا بر این نیاز بود تا اوّلاً تحقیقی با طرح مناسب‏تر و به طور زنده اجرا شود و ثانیاً در آن، نمونه‏های بالینی هم حضور داشته باشند. لازم به یادآوری است که بر اساس گزارش داک ورث و همکارانش، تا پیش از اجرای این قبیل پژوهش‏ها، تنها تحقیقی که مداخله‏های روان‏شناسی مثبت‏گرا را بر روی یک نمونه بالینی بررسی کرد، ‏مطالعه گرانت،۲ سالسدو،۳ هینان،۴ فریچ و پوستر۵ بود. در این مطالعه، گرانت و همکاران، بر مبنای آموزه‏های کیفیت زندگی درمانی فریچ، شانزده بیمار افسرده را در یک طرح کنترل شده مناسب، مورد مطالعه قرار دادند. آزمودنی‏ها در آزمون بِک، دارای نمره بیست یا بالاتر و در مقیاس درجه‏بندی افسردگی هامیلتون هم نمره چهارده یا بالاتر داشتند.

طرح مطالعه، نوعی کتابْ‌درمانی بود که در آن، آزمودنی‏ها مطالبی را در باره افزایش خشنودی از زندگی در حوزه‏های مختلف زندگی، مثل: سلامت، عزّت نفس، اهداف، ‏ارزش‏ها، پول، کار، تفریح و بازی‏ها،‏ یادگیری و دانش، خلّاقیت، عشق و محبّت، یاری‏رسانی به دیگران (دستگیری نیازمندان)، دوستان و دوستی‏ها، کودکان، بستگان، خانه و

1.. داک‏ورث، استین و سلیگمن (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

2.. Grant.

3.. Salcedo.

4.. Hynan.

5.. Puster.


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
716

نتایج این مطالعه نشان داد که در هفته اوّل پس از آزمون، شرکت‏کنندگان گروه دیدار تشکّر، شادمان‏تر بودند و افسردگی کمتری در مقایسه با دیگر گروه‏ها داشتند. به گزارش سلیگمن و همکارانش در حقیقت، شرکت‏کنندگان این گروه، بیشترین تغییرات مثبت را در کلّ مطالعه داشتند. این وضعیت، در پیگیریِ یک هفته و یک ماه بعد هم ادامه داشت؛ امّا در پیگیریِ‏ سه ماهه (یعنی سه ماه بعد از اجرای تمرین‏ها)، شرکت‏کنندگان گروه یادشده، در مقایسه با نمرات شادمانی و افسردگی خطّ پایه خود، شادمان‏تر نبودند و افسردگی کمتری هم نداشتند. در حقیقت می‏توان نتیجه گرفت که دیدار تشکّرآمیز در کوتاه‏مدّت، افراد را شادمان‏تر و افسردگی آنها را کمتر می‏کند. شاید از همین روست که در آموزه‏های دینی بر شُکر مدام تأکید می‏شود؛ نکته‏ای که نیازمند تحقیق است.

بر اساس گزارش محقّقان، شرکت‏کنندگانی که در گروه «سه مسئله خوب» حضور داشتند، در ماه اوّل پس از آزمون، اثرات ثمربخش اجرای تمرین را گزارش دادند. این عدّه در پیگیری یک ماه بعد، هم شادمان‏تر بودند و هم افسردگی کمتری در مقایسه با زمان خطّ پایه خود داشتند. ضمن آن که این شرایط در پیگیری سه ماهه و شش ماهه همچنان پایدار بود.

همچنین در باره دو تمرین آموزشی دیگر یعنی استفاده از توانمندی‏ها به روش نو و شناسایی توانمندی‏ها با بررسی یافته‏ها، نتیجه گرفته‏اند که استفاده از توانمندی‏ها به روشی نو، هر چند اثرات آنی کمتری در زمینه شادمانی در مقایسه با گروهِ سه امر خوب داشت، ولی شرکت‏کنندگان در این گروه هم در مرحله پس از آزمون (اجرای تمرین)، نسبت به خطّ پایه، شادمان‏تر شدند و کمتر افسرده بودند. شناسایی توانمندی‏ها نیز در مرحله بلافاصله پس از اجرای تمرین، اثربخش بود.

اما محقّقان در مورد تمرین آخر (بهترین حالت فردی)، نتیجه‏گیری کرده‏اند که این فن، چندان اثربخشی نداشته. بنا بر این، آن را از بسته آموزشی، حذف کردند.۱

داک ورث و همکاران، در نتیجه‏گیری از این ‏مطالعه گسترده، به یافته جالبی رسیده‏اند. آنان می‏نویسند: «در مرحله آنی پس از آزمون، حتّی اعضای گروه گواه هم شادتر بودند و

1.. سلیگمن، استین پارک و پترسون، ۲۰۰۵ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 69118
صفحه از 839
پرینت  ارسال به