665
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

افراد نمی‏توان پدید آورد و اراده آنان هیچ نقشی در شادکامی ندارد. این در حالی است که نظریه‏های دیگر و همچنین متون دینی، این مسئله را برنمی‏تابند. همان گونه که گذشت، در متون دینی، الگویی خاص برای شادکامی وجود دارد و توصیه‏های فراوانی برای تحقّق شادکامی شده که محور همه آنها تلاش فرد و تغییراتی است که وی باید به وجود آورد و البته بنیان اینها نیز بر نظریه توحید قرار داده شده است. طبق این الگو، افراد می‏توانند با تنظیم احساس، شناخت و رفتار خود بر اساس توحید، شادکامی را تحقّق بخشند. البته احتمالاً در میزان شادکامی افرادی که خُلق ثابت دارند با کسانی که از آن محروم اند، تفاوت‏هایی وجود داشته باشد. بنا بر این، هر چند نقش خُلق ثابت را نمی‏توان انکار نمود، امّا نمی‏توان این نظریه را به عنوان تنها تبیین کننده شادکامی پذیرفت. در باره اندازه تأثیر آن باید بررسی‏های بیشتری توسط متخصّصان صورت گیرد. شاید نظریه «شادکامی پایدارِ»۱ سونیا لوبومیرسکی۲ به همین مطلب پرداخته باشد.

ب ـ‏ نظریه‏های جدید

سلیگمن و رویزمن،۳ با بررسی دیدگاه‏های گوناگون، از نظریه‏های لذّت‏گرایی، خواسته (نیاز) و فهرست اهداف، به عنوان سه نظریه سنّتی شادکامی نام برده‏اند. پترسون در کتاب مقدّمات روان‏شناسی مثبت‏گرا این سه نظریه را معرفی کرده و در باره هر کدام توضیحاتی ارائه داده است.۴ آنها نظریه‏های دیگر را نظریه‏های جدید می‏دانند. در ادامه به بیان نظریه‏های جدید می‏پردازیم.

یک. نظریه هیجان‏های مثبت

این نظریه، مبتنی بر این یافته شهودیِ۵ پژوهشگران است که وقتی افراد، هیجانات مثبت

1.. sustainable happiness.

2.. Sonja Lyubomirsky.

3.. Royzman.

4.. پترسون، ۲۰۰۶ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

5.. Intuition.


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
664

نوسان دارند که شگفت‏آور نیست‏؛ امّا حالات عاطفی در بسیاری از موقعیت‏ها تقریباً یکسان است که نمایانگر الگوهای ثابت فردی است.

نتایج پژوهش‏های انجام شده سبب شد تا برخی نظریه‏پردازان پیشنهاد کنند که اگر چه وقایع زندگی می‏توانند بر بهزیستیِ روانی اثرگذار باشند، امّا افراد، نهایتاً با این تغییرات، سازگاری پیدا می‏کنند و به «نقاط آغازین»۱ یا «سطوح سازگاری»۲ ‏ای که به لحاظ زیستی دارند، باز می‏گردند. برای مثال، دینر، سندویک،۳ سیدلیتر۴ و دینر دریافتند که ثبات در بین بهزیستی روانی در بین افرادی که درآمد آنها در ده سال گذشته، بالا و پایین شده، یا ثابت مانده، قابل مقایسه است. به طور مشابه، کاستا،۵ مک کرا۶ و زاندرمن۷ گزارش کرده‏اند که افرادی که در شرایط با‏ثبات زندگی کرده‏اند، لزوماً بیشتر از دیگر افرادی که تغییرات اساسی در زندگی را تجربه کرده‏اند، ثبات ندارند. دلیل ثبات و انسجام بهزیستیِ روانی، آن است که دارای مؤلّفه‏های ژنتیکی قابل توجّهی است؛ به طوری که برخی افراد تا حدّی نسبت به شاد بودن یا نبودن، مستعد هستند.۸ بنا بر این، طبق نظریه استعداد ژنتیک، «خُلق ثابت» افراد، تنها جزء شادکامی است. لذا برخورداری از خُلق مثبت، عامل شادکامی است، هر چند بخش عمده و اساسی آن، اکتسابی نیست.

‏ بررسی و مقایسه

در این باره می‏توان گفت که هر چند تأثیر مسائل ژنتیکی را نمی‏توان انکار نمود و شاید شواهدی از متون دینی نیز بر آن بتوان یافت، با این حال، نمی‏توان نقش تلاش و فعّالیت فرد را نادیده گرفت. اگر این نظریه را به همین شکل بپذیریم، بدین معناست که هیچ تغییری در

1.. Set Poient.

2.. Adaptation levels.

3.. Sandvik.

4.. Seidlitz.

5.. Costa.

6.. McCrae.

7.. Zanderman.

8.. Diener, Lucas, Oishi (۲۰۰۲).

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 68823
صفحه از 839
پرینت  ارسال به