مقدّر» و «سرور مقدّر» است. از این رو، شادکامی تحقّقیافته، از یک سو، متوقّف بر «تحقّق خیر مقدّر» است که آن را «خیر مؤثّر» مینامیم و از سوی دیگر، متوقّف بر «تحقّق سرور مقدّر» است که آن را «سرور مؤثّر» مینامیم. سرور مؤثّر و خیر مؤثّر، چون در حدّ تقدیرند، تأثیری در زندگی انسان نخواهند داشت و تنها زمانی تأثیرگذار خواهند بود که تحقّقیافته باشند. پس میتوان گفت:
سرور مؤثّر + خیر مؤثّر = شادکامی تحقّقیافته
وقتی شادی و سرور مؤثّر تحقّق یافت، احساس نشاط شکل میگیرد، و وقتی خیر مؤثّرْ تحقّق یافت، احساس رضامندی به وجود میآید. اکنون سؤال این است که: چه چیزی خیر مقدّر و سرور مقدّر را به خیر مؤثّر و سرور مؤثّر تبدیل میکند؟ پاسخ در واکنش مناسب به هر کدام است. واکنش مناسب به سرور و شادی مقدّر، التذاذ یا لذّت بردن است که عوامل آن را در دو بُعد مادی و معنوی برشمردیم.

نمودار (۲ ـ ۸) نمودار نشاط مؤثّر
امّا واکنش مناسب به خیر مقدّر، کمی پیچیده و چند گونه است؛ یک گونه آن، واکنشِ روانی نسبت به تقدیر است. این واکنش، دو سطحی است. یک سطح آن واکنش کلّی نسبت به تقدیر خداوند و سطح دیگر آن، واکنشِ ناظر به موقعیتهای دوگانه (خوشایند و ناخوشایند) است. واکنش کلّی، «رضامندی» و واکنشهای ناظر به موقعیت، عبارتاند از: «شکر» و «صبر». آنچه دو سطح بودن واکنش روانی را تحلیل میکند، نوع مناسبات قضا و قدر با ابعاد چهارگانه آن است که یک تقدیر کلّی داریم که به دو گونه خوشایند یا ناخوشایند، تجلّی مییابد. این نوع، دو گونه ارزیابی را به وجود میآورد. وقتی خیرِ مقدَّر به عنوان یک کل و بدون توجّه به ابعاد، مورد ارزیابی قرار میگیرد، رضامندی از تقدیر به وجود میآید و وقتی ابعاد دوگانهاش مورد ارزیابی قرار میگیرند، شُکر و صبر به وجود میآیند.
گونه دیگر واکنش، واکنش عملی است. در بخشی از فرایند زندگی خوب و در دایره