بررسی و اطلاعات لازم استخراج شدند.
بررسیهای اسلامی در شادکامی، چند نتیجه مهم و اساسی داشت:
اوّل: شادکامی دو رکن اساسی دارد: یکی «خیر» و دیگری «سرور».
دوم: در دیدگاه اسلام، سعادت در دو سطح دنیوی و اُخروی تعریف میشود که سطح دنیوی آن، هر چند مقتضیات حیات دنیوی را به رسمیت میشناسد، امّا در راستای سعادت اُخروی قرار میگیرد. بر این اساس، شادکامی، عبارت است از: زندگیِ مبتنی بر خیرِ همراه با سرور که از دنیا آغاز میشود و در آخرت تداوم مییابد و جاودانه میگردد.
سوم: ساختار احساس شادکامی از دو جزء اساسی «رضامندی» از تقدیر و «نشاط» تشکیل میشود. البته متناسب با انواع تقدیر، رضامندی چهار قلمرو دارد: خوشایندها، ناخوشایندها، بایدها و نبایدها. اصطلاحات خاص هر کدام از این قلمروهای چهارگانه نیز عبارتاند از: «شکر» در خوشایندها؛ «صبر» در ناخوشایندها؛ «رغبت» به بایدها(طاعت)؛ و «کراهت» از نبایدها(معصیت). همچنین متناسب با ابعاد انسان، نشاط به دو بخش مادی و معنوی تقسیم میشود.
چهارم: شادکامی یک مبنای اساسی دارد و آن، توحید است. از این مبنای اساسی، مبانی انسانشناختی، جهانشناختی و دینشناختیِ مربوط به شادکامی سرچشمه میگیرند.
پنجم: مؤلّفههای دوگانه رضامندی و نشاط، هر کدام یک پایه نظری مشخّص دارند؛ نظریه رضامندی، «خیرباوری» و نظریه نشاط، «شادی و لذّت» است. این بدان معناست که برای تأمین رضامندی باید خیرباوری و برای تأمین نشاط باید لذّت را به وجود آورد. البته هر کدام از این دو، مباحث خاصی دارند که در جای خود بدانها پرداخته شده است.
ششم: بررسیها نشان دادند که گذشته از پایه نظری، برای تأمین رضامندی و نشاط، یک سری عوامل نیز وجود دارند. در بحث رضامندی ـ که چهار حوزه دارد ـ، عواملی وجود دارند که موانع رضامندی را کنار میزنند و فرایند رضایت را تسهیل میکنند. نکته مهم این که این عوامل، خود دو گروهاند: یکی عوامل مشترک در هر دو حوزه خوشایند و ناخوشایند، و دیگری عوامل اختصاصیِ هر کدام از موقعیتهای چهارگانه رضامندی. در بحث نشاط نیز عواملی وجود دارند که لذّت کامل و بدون پیامد منفی را تأمین میکنند.