353
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

فراموش کند که همو بود که آن همه «خدا خدا» می‏کرد، هم چنان که علّت این فراموشی این است که بعد از نجات از گرفتاری، شیطان، گناهان و شهوات را در نظر او جلوه می‏دهد آن چنان که یاد آن شهوات، جای خالی‏ای در دل او برای یاد خدا باقی نمی‏گذارد، و خدا را بعد از مدّت‏ها خدا خدا کردن، از یادش می‏بَرَد.

همچنین این اسرافگران و منکران معاد، علّت انکارشانْ این است که شیطان، اعمال زشت آنان را در نظرشان زینت داد و در نتیجه، دل‏هایشان به سوی آن اعمال کشیده شد، به طوری که جایی برای یاد خدا در آن نماند، و قهراً خدا از یادشان رفت، و با این که خدای تعالی با فرستادن رسولان پیشین و با معجزاتی روشن، مقام خود را به آنان یادآوری کرد و توجّهشان داد به این که اقوام پیشین را به جُرم این که ایمان نیاوردند و به جُرم این که ظلم کردند، هلاکشان ساخت، با این حال، ایمان نیاوردند، و این، سنّتی است از خدای متعال که مردم مجرم را این طور جزا می‏دهد.۱

در سوره اعراف به جای دعا، از کلمه «تضرّع» و به جای اعراض، از (قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ) یاد شده است.

۰.(وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیةٍ مِنْ نَبِی إِلّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یضَّرَّعُونَ * ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّی عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یشْعُرُونَ.۲

۰.و ما در هر [شهر و] دیاری که پیامبری فرستادیم، ساکنان آن را به سختی و بیماری گرفتار کردیم تا مگر زاری کنند [و رو به خدا آرند]. آن‏گاه به جای محنت‏ها خوشی آوردیم تا آن که وضعشان خوب شد [ولی باز متنبّه نشدند] و گفتند: البته به پدران ما [هم از گردش روزگار] رنج و خوشی می‏رسید. پس ناگهان، در آن حال که غافل بودند، ایشان را بگرفتیم).

خدای سبحان در این عبارت، این معنا را خاطر نشان می‏کند که سنّت الهی بر این جاری بوده که هر پیغمبری از پیغمبران را به هر ناحیه‏ای از نواحی می‏فرستاده، از آن جایی که منظورش از فرستادن انبیا هدایت بندگان بوده، به همین منظور، اهل آن ناحیه را به نحوی

1.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج‏۱۰، ص۲۹.

2.. سورۀ اعراف، آیۀ ۹۴ ـ ۹۵.


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
352

و چون خدای سبحان، گرفتاری‏اش را برطرف کرد و نعمتی از ناحیه خود به او داد، سرگرم و مستغرق در آن نعمت می‏شود و دوباره آن گرفتاری‏اش را از یاد می‏بَرَد؛ گرفتاری‏ا‏ی که خدا را به سوی آن می‏خواند، یعنی می‏خواند تا آن را برطرف کند.۱

در آیه دیگری، به جای اعراض، از تعبیر (کأنْ لَم یدعنا) استفاده شده که به این معناست که گویا اصلاً دعا نکرده است:

۰.(وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا کشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کأَنْ لَمْ یدْعُنا إِلی‏ ضُرٍّ مَسَّهُ کذلِک زُینَ لِلْمُسْرِفِینَ ما کانُوا یعْمَلُونَ.۲

۰.و چون به انسان آسیبی رسد، ما را ـ‏ به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده ـ‏ می‏خوانَد، و چون گرفتاری‏اش را برطرف کنیم، چنان می‏رود که گویی ما را برای گرفتاری‏ای که به او رسیده، نخوانده است. این گونه برای اسرافکاران آنچه انجام می‏دادند، زینت داده شده است‏).

علّامه طباطبایی، معتقد است که عبارت (مَرَّ کأَنْ لَمْ یدْعُنا إِلی‏ ضُرٍّ مَسَّهُ)، کنایه است از فراموشی و غفلت از چیزی که فراموش نمی‏شود و معنای آیه را این می‏داند که: وقتی بلا و ناملایمی جانکاه به انسان می‏رسد، مدام و بدون وقفه، ما را به منظور رفع آن بلا می‏خواند و برخواندن خود اصرار می‏ورزد، و همین که بلای او را برطرف می‏کنیم، به کلّی، ما را فراموش می‏کند، و دلش به سوی همان کارهایی که پیش از این داشت، کشیده می‏شود. آری. چنین اعمالی ـ‏ که اسرافگران و مفرطان در تمتّع به زخارف دنیوی دارند ـ‏، در نظرشان زیبا جلوه می‏کند، آن قدر زیبا که جانب ربوبیت پروردگار را به کلّی از یاد می‏برند، و به فرضی هم که کسی آنان را یادآوری کند، اصلاً از یاد خدا روی بر می‏گردانند.

ایشان تصریح می‏کند که: در این آیه، علّت این که منکران معاد، به گم‏راهی خود ادامه می‏دهند، این است که این گونه افراد، مَثَلشان، مَثَل انسانی است که گرفتار بلا و ضرری جانکاه می‏شود، و به خاطر این گرفتاری، خدای تعالی را می‏خواند، و یکسره، «ای خدا! ای خدا!» می‏کند، و اصرار می‏ورزد تا آن که خدا گرفتاری‏اش را ـ‏ که به خاطر رفع آن، «خدا خدا» می‏کرد ـ‏ برطرف سازد، و ناگهان دنبال همان نافرمانی‏هایی را که قبلاً داشت بگیرد، و

1.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج‏۱۷، ص۳۶۸.

2.. سورۀ یونس، آیۀ ۱۲.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 69217
صفحه از 839
پرینت  ارسال به