349
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

این هم، کنایه است از تکبّر و نخوت، و مراد از «دعای عریض»، دعای وسیع و طولانی است، و این، خود کنایه است از استمرار و اصرار دعا کننده بر دعای خود. در مجموع، آیه شریف در مقام نکوهش و توبیخ انسان است به این که وقتی خدای متعال، به او نعمتی می‏دهد، او از خدا روی می‏گرداند، و تکبّر می‏کند، و چون نعمتی را از او باز می‏ستاند، به یاد خدا می‏افتد و به سویش روی می‏آورد، و به طور دائم، دست به دعا برمی‏دارد و در دعایش اصرار می‏ورزد.۱

در سوره اسرا، ریشه اِعراض از خدا در خوشایند، کفور بودن انسانْ ذکر شده است.۲ علّامه طباطبایی در بیانی زیبا، ریشه دعا کردن را فطرت خداجوی انسانْ معرّفی می‏کند و ریشه اِعراض را طبیعت کفرانگر انسان می‏داند و این بخش از آیه را چنین تفسیر می‏کند: «معنای این که فرمود: (فَلَمَّا نَجَّاکمْ إِلَی الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ)، این است که وقتی شما را از غرق شدن نجات داد و گرفتاری و بیچارگی‏شان را برطرف نمود، و شما را بار دیگر به خشکی رسانید، دوباره از او و از دعای او اعراض کردید، و این، خود دلالت دارد بر این که یاد خدای تعالی، هیچ وقت از دل آدمی بیرون نمی‏رود، و در هیچ حالی، مغفول نیست، و اگر دعا می‏کند، ذات و فطرت او وادارش می‏کند که در ضرّاء و سرّاء، در شدّت و در رخاء، او را بخواند؛ زیرا اگر بعضی از او اعراض می‏کنند، لا بد او هست، و گرنه اگر چنین چیزی در ذات و فطرت آدمی وجود نداشت، دیگر اعراض معنا نداشت. پس معنای این که آیه مورد بحث می‏فرماید: انسان، خدای را در بیچارگی‏هایش می‏خواند، ولی در خوش‏حالی‏ها از او اعراض می‏کند، در معنای این است که انسان، همیشه به وسیله فطرتش به سوی خدا هدایت می‏شود.

(وَ کانَ الْإِنْسانُ کفُوراً)، یعنی کفران نعمت، عادت انسان است، و از این جهت است که دارای طبیعت انسانی است که همه سر و کارش با اسباب مادی و طبیعی است، و در اثر عادت و خو کردن با اسباب مادی و طبیعی، مسبب الأسباب را فراموش می‏کند، با این که در هر آنی، در نعمت‏های او غوطه‏ور است.

1.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۶۱۲.

2.. (وَ إِذا مَسَّکمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلّا إِیاهُ فَلَمَّا نَجَّاکمْ إِلَی الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ کانَ الْإِنْسانُ کفُوراً)‎ (سورۀ اسرا، آیۀ ۶۷).


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
348

خوش‏حال می‏شود که خیال می‏کند همیشه در این حال، باقی خواهد ماند؛ چون که نعمت را بعد از بلا چشیده است (و در دلش جایی برای فکر صحیح باقی نمی‏ماند)، و اگر او فکر می‏کرد که آنچه از نعمت که در اختیار اوست، زوال‏پذیر است و نمی‏توان به بقا و دوام آن اعتماد نمود، چون امر به دست او نیست؛ بلکه به دست غیر اوست، هم چنان که احتمال دارد که آنچه از گرفتاری‏ها و مصائب که از او برطرف شده، دوباره برگردد، در این صورت، دیگر خوش‏حال نمی‏شد؛ چون هیچ انسان عاقلی در باره امری مستعار و ناپایدار، خوش‏حالی نمی‏کند.

همچنان که علّت فَخور بودنش همان سُرور است، انسان، وقتی به نعمتی می‏رسد، بر دیگران فخرفروشی می‏کند، با این که فخر، مخصوص کرامت و فضیلتی است که خود انسان برای خود کسب کرده باشد، نه فضایلی از قبیل: زیبایی، خوش‏قامتی، سلامت، ثروت و... که به انسان داده شده است. از فخرفروشیِ این گونه انسان‏ها فهمیده می‏شود که او نعمت را از خودش و اختیار آن را به دست خودش می‏داند، نه به دست دیگری، و کسی را سراغ ندارد که نعمت را از او سلب کند، و یا گرفتاری‏هایی را که داشته، به او برگرداند، و به این جهت است که به دیگران فخر می‏فروشد.۱

د ـ الگوی «دعا ـ‏ اِعراض»

برخی دیگر از افراد، بر اساس الگوی «دعا ـ‏ اِعراض» عمل می‏کنند. این الگو در آیات قرآن کریم، با تعبیرهای گوناگونی بیان شده است. در ادامه آیات سوره فصّلت ـ‏ که ریشه فرح و یأس را بیان کرده بودند ـ‏، چنین آمده است:

۰.(وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَی الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأیٰ‏ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَرِیضٍ.۲

۰.و چون به انسان، نعمتی ارزانی دادیم، روی می‏گردانَد و دوری می‏کند و چون به شرّی گرفتار می‏شود، دعاهایی طولانی دارد‏).

عبارت (وَ نَأی‏ بِجانِبِهِ)، کنایه است از دور شدن و خود را کنار کشیدن (اِعراض)، و

1.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۳۴.

2.. سورۀ فصّلت، آیۀ ۵۱.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 72654
صفحه از 839
پرینت  ارسال به