امام رضا علیه السلام در مراسم ولایتعهدى خود به اصرار مأمون، لب به سخن گشودند و پس از حمد و ثناى خداوند متعال و تجلیل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تنها به گفتن این جمله اکتفا کردند که:
۰.ان لنا علیکم حقّاً برسول اللّه ولکم علینا حقّاً به فاذا أنتم إلینا ذلک، وجب علینا الحقّ لکم.۱
۰.ما به خاطر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حقى بر گردن شما داریم و شما نیز حقّى بر گردن ما دارید. هرگاه شما حقّ ما را دادید، ما نیز به وظیفه خود عمل خواهیم کرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چه تشبیه زیبایی را بیان فرموده است:
۰.مثل الإمام مثل الکعبة إذ تؤتى ولایأتی.۲
۰.یعنى امام همانند کعبه است که باید به سراغ او رفت.
حقّ انتخاب
لازمه آنچه در بالا بیان شد، آزاد بودن و حقّ انتخاب داشتن بشر است. خداوند متعال، قدرت به حاکمیّت رساندن را به مردم داده است و بر همین اساس، «آزادى در انتخاب» را نیز به وى داده و به اصطلاح، او را بر سرنوشت خود حاکم کرده است، در غیر این صورت، قدرت انتخاب و حاکمیت بر سرنوشت، تعارفى بیش نمىبود. از دیدگاه اسلامى، خداوند، بشر را مختار آفریده و تکویناً به او «آزادى انتخاب» داده است. لذا دلیل این که مردم در پذیرش دین آزادند و دین هرگز خود را به فرد یا جامعه تحمیل نمىکند، باید در هدف آفرینش جستجو کرد. هدف آفرینش، هدایت و تکامل الهى انسان و رساندن او به سعادت ابدى است و هدایت و تربیت، با الزام و اجبار سازگار نیست. به همین دلیل نیز خداوند، انسان را آزاد قرار داده است تا خود انتخاب کند و برگزیند، و دقیقاً به دلیل همین آزادى است که تکلیف و ثواب و عقاب شکل مىگیرد.
بر این اساس، حکومت اسلامى نیز که به منظور فراهمسازى زمینههاى هدایت و تکامل مردم تشکیل مىشود، از این اصل پیروی میکند و با الزام و اجبار، خود را بر مردم تحمیل نمىکند و همین امر است که ریشه پیدایش بسیارى از پدیدههاى تلخ و شیرین تاریخ بوده و