در نظام اسلامى، شایستگى به دو چیز است: «کاردانى و تخصّص»و «امانتدارى و تعهّد». به تصریح امام علی علیه السلام در انتخاب مدیران، دو چیز باید مورد توجّه قرار گیرد: «کفایت» و «امانت».۱ نه تخصّص بدون تعهّد، مفید است و نه تعهّد بدون تخصّص. تخصّص بدون تعهّد، به «فساد» میانجامد و تعهّد بدون تخصّص به «نابهسامانى». در تحلیل کارگزاران حکومت امام على علیه السلام، به سه دسته برخورد مىکنیم. گروهى از آنان، متعهّدان غیر متخصّص بودند که هر چند انسانهاى سلیم النفسى بودند، امّا به دلیل بىتدبیرى، توان ساماندهى جامعه را نداشتند. گروه دیگر، متخصّصان غیر متعهّدى بودند که هر چند توان ساماندهى جامعه را داشتند، امّا به دلیل فساد اخلاقى، حقّ امانت را پاس نداشتند. گروه سوم، کسانى بودند که تعهّد و تخصّص را در کنار هم داشتند. اینان هم رسم امانتدارى را مىدانستند و هم شیوه حکومتدارى را، و دریغا که چه اندک بودند! از این دست افراد مىتوان به مالک اشتر اشاره کرد. در نامه امام على علیه السلام به مالک اشتر نیز چند ملاک ریزتر را مىتوان یافت که عبارتاند از: برخوردارى از «تجربه»، «حیا»، «اصالت خانوادگى» و «پیشینه مبارزاتى». این گروه، «کریمتر»، «آبرومندتر»، «کمطمعتر» و «دوراندیشتر» از دیگران اند.۲
براى تحقّق این هدف، چند کار مهم باید انجام شود که عبارتاند از: ۱. «آزمودن پیش از انتصاب»؛۳ ۲. «مراقبت حکومتى»؛۴ ۳. «خودمراقبتى مدیران»؛۵ ۴. «برخورد شدید و
1.. لا تقبلنّ فی استعمال عمّالک وامرائک شفاعة إلاّ شفاعة الکفایة والأمانة (شرح نهجالبلاغة، ابن أبى الحدید، ج۲۰، ص۲۷۶، ح۱۸۴).
2.. وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةَ وَالْحَیَاءِ، مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالْقَدَمِ فی الْإِسْلاَمِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَإِنَّهُمْ أَکرَمَ أَخْلاَقا، وَأَصَحُّ أَعْرَاضا، وَأَقَلُّ فی الْمَطَامِعِ إِشْرَاقا، وَأَبْلَغَ فی عَوَاقِبِ الْأُمُورِ نَظَرا (نهج البلاغه، نامۀ ۵۳).
3.. از نامۀ امام على علیه السلام به مالک اشتر: ثُمَّ انْظُرْ فی أُمُورِ عُمَّالِک فَاسْتَعْمِلْهُمُ أخْتِبَارا، وَلاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَأَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ والْخِیَانَةِ (همانجا).
4.. از نامۀ امام على علیه السلام به مالک اشتر: ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ، وَأبْعَثَ ألْعُیُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَألْوَفَاءِ عَلَیْهِمْ، فَإنَّ تَعَاهُدَک فِى السِّرِّ لأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى أسْتِعْمَالِ ألْأَمَانَةِ وِالرِّفْقِ بِالرَّعِیَّةِ (همانجا).
5.. امام على علیه السلام دربارۀ خودمراقبتى مدیران مىفرماید: ینبغى لمن ولّى أمر قوم ان یبدأ بتقویم نفسه قبل ان یشرع فی تقویم رعیّته. وإلاّ کان بمنزلة من رام استقامة ظلّ العود قبل أن یستقیم ذلک العود (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۲۶۹، ح۱۱۵).
نیز در جاى دیگری مىفرماید: ولیس یخرج الوالى من حقیقة ما ألزامه اللّه تعالى من ذلک، إلاّ ←→ بالإهتمام والإستعانة باللّه، وتوطین نفسه على لزوم الحقّ، والصبر علیه فیما علیه او ثقل (نهج البلاغه، نامۀ ۵۳).
جالبتر این که امام علی علیه السلام براى جلوگیرى از بروز خودخواهى و خودمحورى به مالک اشتر توصیه مىکند که: وَإِذَا أَحْدَثَ لَک مَا أَنْتَ فِیهِ مِنْ سُلْطَانِک أُبَّهَةً أَوْ مَخِیلَةً، فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْک اللّه فَوْقَک، وَقُدْرَتِهِ مِنْک عَلَى مَا لاَ تَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ نَفْسِک، فَإِنَّ ذلِک یُطَامِنُ إِلَیْک مِنْ طِمَاحِک، وَیَکفُّ عَنْک مِنْ غَرْبِک، وَیَفِیءُ إِلَیْک بِمَا عَزَبَ عَنْک مِنْ عَقْلِک! (همانجا).