میدارد که اگر عقل نباشد، انسان به راحتی نابود میشود!
مهمترین بخش حدیث از این جا به بعد است. ایشان در این بخش، از چیزی یاد میکنند که آن را «خانواده اجتماعی» مینامیم. سپس امام علیه السلام به وی میفرماید: «اى زُهرى! چه اشکالى دارد که مسلمانان را چون خانوادهات بشمارى و بزرگشان را در جایگاه پدرت بدانى و کوچکشان را در جایگاه فرزندت و همسالت را همانند برادرت؟ حال به کدامیک از اینان دوست دارى ستم کنى؟ کدامیک از اینان را دوست دارى نفرین کنى؟ آبروى کدامیک از اینان را دوست دارى بریزى؟». این منطق، آسیب و آزار اجتماعی را از بین میبرد و مانع نارضایتی اجتماعی میشود.
درمان تکبّر با روش خانواده اجتماعی
گاهی ممکن است به هر دلیلی، تکبّر در روابط اجتماعی شکل گیرد. برای درمان آن، از روش «مقایسه» میتوان استفاده کرد. مقایسه برای درمان، مبتنی بر طبقهبندی سهگانه است که از سن فرد مقابل، به دست میآید. کسی که خود را برتر از او دانستهایم، یا کوچکتر از ماست و یا بزرگتر و یا همسال. در هر گروه سنّی، با تکیه بر حقیقتی میتوان خودْبرتربینی را کنترل و درمان کرد. این روش را امام سجاد علیه السلام به خوبی بیان کردهاند. ایشان میفرماید: «اگر ابلیس ـ که لعنت خدا بر او باد ـ این را به تو القا کرد که بر کسی از اهل قبله، برتری داری، پس نگاه کن، اگر او بزرگتر از توست، بگو: او در ایمان و عمل صالح، بر من پیشی دارد؛ پس او بهتر از من است». راهبرد شیطان، برتریِ خود بر دیگری است و این اصل را به انسانها نیز القا میکند. اگر کسی که ما خود را نسبت به او بهتر میدانیم، بزرگتر از ما باشد، زودتر از ما ایمان آورده و عمل صالح بیشتری انجام داده است؛ بنا بر این، از ما بهتر خواهد بود. توجّه به پیشی گرفتن او در ایمان آوردن و بیشتر بودن عمل صالح او سبب میشود که او را بهتر از خود بدانیم.
امّا در باره کسی که کوچکتر از ماست میفرماید: «و اگر او کوچکتر از توست، بگو: من در گناه و معصیت، بر او پیشی دارم؛ پس او از من، بهتر است». در رویارویی با کوچکتر باید به امکان گناه بیشتر خود توجّه کرد، تا اصل «او بهتر از من است» عملیاتی