خارج شدی، هیچ کس را ملاقات نکنی مگر اینکه او را [از خودت] برتر بدانی».۱
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله به تبیین این عامل میپردازد و بیان میدارد که مردم از جهت ارزشی، به دو گروه «اخیار» و «اشرار» تقسیم میشوند. کسی که مقایسه میشود، نسبت به کسی که دست به مقایسه میزند، یا بهتر است یا بدتر. ایشان در این بخش، عملیاتی شدن راهبرد «او از من، بهتر است» را در این طبقهبندی بیان میفرماید. عملیاتی شدن این راهبرد، در گروه اخیار، به این است که برتری آنان را بپذیرد و در برابر آنان فروتنی کند (إنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ: فَرَجُلٌ هُوَ خَیرٌ مِنهُ وَأتقَی، وآخَرُ هُوَ شَرٌّ مِنهُ وأدنی، فَإِذا رَأی مَن هُوَ خَیرٌ مِنهُ وَأتقَی، تَواضَعَ لَهُ لِیَلحَقَ بِهِ). برتری دیگران، همواره پذیرفته نمیشود. شاید در بسیاری از موارد، برتری دیگران را میبینیم، امّا آن را انکار میکنیم. گام نخست، پذیرش برتری دیگران است و گام دوم، فروتنی در برابر آنان.
امّا عملیاتی شدن راهبرد «او از من بهتر است» در گروه دوم (اشرار)، به این است که بگوید چه بسا شرّ او ظاهر و خیر او پنهان است و چه بسا او عاقبت بهخیر شود. این راهبرد، حتّی اشرار را نیز بدتر از خود انسان نمیشمرد؛ زیرا از یک سو بدی اشرار را به ظاهر آنان نسبت میدهد و احتمال میدهد که در باطن، انسانهای خوبی باشند و از سوی دیگر، بدی آنها را در زمان حال میداند و احتمال میدهد که عاقبت به خیر شوند؛ در حالی که انسان نمیداند باطن آنها چیست و عاقبتش چه میشود (وإذا رَأَی الَّذی هُوَ شَرٌّ مِنهُ وأدنی قالَ: عَسی خَیرُ هذا باطِنٌ وشَرُّهُ ظاهِرٌ، وعَسی أن یُختَمَ لَهُ بِخَیرٍ).۲
روزی امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خود به نام حفص بن غیاث فرمود: «هر که بر این باور باشد که از دیگران برتر است، او در شمار مستکبران است». به امام علیه السلام گفتم: اگر گنهکاری را ببیند و به سبب بیگناهی و پاکدامنی خود، خویشتن را از او برتر بداند چه؟ ایشان فرمود: «هرگز، هرگز! چه بسا که او آمرزیده شود؛ امّا تو را برای حسابرسی نگه دارند.