۴ / ۱۴
حادثهای آموزنده در آتشسوزی مِنا
گاه انسان تصوّر میکند که چیزی به صلاح اوست امّا خداوند متعال، کار دیگری را مصلحت او میداند. در این باره حاج آقا رضا سلطانی۱ خاطرهای را نقل کرد که جالب و آموزنده است:
در سال ۱۳۵۴ هجری شمسی قرار بود با زائرانی از استان چهار محال و بختیاری به حج مشرف شویم. در آن زمان، نیازهای حاجیان از قبیل: مسکن، حمل و نقل، خیمه و چادر در عرفات، منا و... توسط حملهداران۲ تهیه و تدارک میشد. من در این راستا برای آمادهسازی و فراهم آوردن امکانات، به عربستان رفته، منازل مورد نظر را در مکه و مدینه اجاره کردم. سپس برای مشخص نمودن خیمههای عرفات و منا، به آقای محمدعلی غَنّام _ که هماکنون رئیس مؤسّسه مطوّفین۳ است _ مراجعه کرده، از وی خواستم خیمههای ما را در قطعه زمینی بزرگتر در نظر بگیرد، چون او در دو منطقه از منا زمین داشت که در زمین بزرگتر، کاروانهای قم (همشهریهای من) و تعدادی از دوستان کارواندار من نیز اسکان داده شده بودند.