ولايتعهدى ، به طور قطع ، چيزى جز تقويت حكومت عبّاسيان نبود ؛ ولى هوشيارى امام رضا عليه السلام ، نقشه زيركانه او را نقش بر آب كرد.
۴ . بازتاب سياسى - اجتماعى پذيرش ولايتعهدى
عدم دخالت در امور سياسى كشور و چشمپوشى از مطلق اختيارات ولايتعهدى به وسيله امام رضا عليه السلام ، نقشه مأمون را با مشكلات جديدى روبه رو كرد. نارضايتى عبّاسيان، عدم كرنش علويان و نمايشى شمرده شدنِ حكم ولايتعهدى از ناحيه عموم مردم، از جمله چالشهاى فرا روى دستگاه حكومت بود. از سوى ديگر، امام رضا عليه السلام از اين فرصت، براى تبليغ انديشه شيعه و بويژه مسائل مربوط به امامت در جلسات عمومى بهره جست. خراسان ، كانون امن علويان شد و بسيارى از شيعيان نيز براى ملاقات امام عليه السلام به اين ديار ، رهسپار شدند. جلسات متعدّد علمى امام عليه السلام با بزرگان اديان و دانشمندان مختلف نيز دانش بىانتهاى امام عليه السلام را بيشتر بر همگان، نمايان ساخت. همچنين بسيارى از شاعران شهير آن دوره، نظير ابراهيم بن عبّاس، دِعبِل بن على خُزاعى، رَزين بن على خُزاعى و ابو نواس، در خراسان حضور يافتند و در منقبت اهل بيت عليهم السلام اشعارى سرودند كه براى هميشه ، ماندگار شد. گذشته از قصيده مشهور «مدارس آيات ...» دِعبِل كه در همان زمان در شهرها منتشر شد، اشعار بزرگترين شاعر آن دوره ، يعنى ابو نواس ، با عنوان سندى فرهنگى منتشر شد. وقتى مأمون از ابو نواس پرسيد كه چرا در جلسه شاعران حضور نيافته تا براى على بن موسى ، شعر بگويد، وى اشعارى را فى البداهه سرود كه دو بيت پايانى آن چنين است :
فَعَلَى مَا تَرَكْتَ مَدْحَ ابْنِ مُوسَىوَ الْخِصَالَ الَّتِى تَجَمَّعْنَ فِيهِ
قُلْتُ لَا أَهْتَدِى لِمَدْحِ إِمَامٍكَانَ جَبْريلُ خَادِماً لِأَبِيهِ
[به من گفته شد]چرا تو ستودن فرزند موسى را فرو گذاشتهاىدر حالى كه بسيارى ويژگىها در او گرد آمده است؟
[من در پاسخ] گفتم : از عهده ستايش امامى بر نمىآيمكه جبرئيل ، خدمتگزار پدرش بوده است .
چندى بعد ، وقتى وى امام رضا عليه السلام را ملاقات كرد ، به امام عليه السلام عرضه داشت : اشعارى برايتان سرودهام كه چنين است:
مُطَهَّرُونَ نَقِيَّاتٌ ثِيَابُهُمْتَجْرِى الصَّلَاةُ عَلَيْهِمْ أَيْنَمَا ذُكِرُوا
مَنْ لَمْ يَكُنْ عَلَوِيّاً حِينَ تَنْسُبُهُفَمَا لَهُ مِنْ قَدِيمِ الدَّهْرِ مُفْتَخَرٌ
فَاللَّهُ لَمَّا بَرَأ خَلْقاً فَأَتْقَنَهُصَفَاكُمُ وَ اصْطَفَاكُمْ أَيُّهَا الْبَشَرُ
فَأَنْتُمُ الْمَلَأُ الْأَعْلَى وَ عِنْدَكُمُعِلْمُ الْكِتَابِ وَ مَا جَاءَتْ بِهِ السُّوَرُ
پاكيزگانى پاكدامن اندهرگاه ياد شوند، درود بر آنها جريان مىيابد
هر كس به گاه نَسَب يابى، علوى نباشداز دير زمان ، افتخارى نخواهد داشت
خداوند هنگامى كه خلق را آفريد و استوارشان كردشما را برگزيد و گزيده انسان كرد
شما ملأ اعلى۱ هستيد و نزد شماستعلم كتاب و آنچه سورههاى قرآن آورده است.
بارى! پس از اين كه مأمون احساس كرد كه برخورد آگاهانه امام عليه السلام با پيشنهاد سياسى او، نه تنها توطئه سياسى او را ناكام كرده، بلكه به عكس ، روز به روز بر محبوبيت امام عليه السلام در جامعه اسلامى افزوده مىشود و عرصه را بر ادامه خلافت غاصبانه عبّاسيان تنگ تر مىكند، تصميم گرفت امام عليه السلام را براى مدّتى در سرخس ،