425
حکمت‌ نامه رضوی جلد اول

۲۷۰. امام رضا عليه السلام : پدرم از پدرانش به من خبر داد كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند عزّ و جلّ به پيامبرى از پيامبرانش وحى فرمود: «به فلان پادشاه، خبر بده كه جان او را تا فلان وقت مى‏گيرم» .
آن پيامبر، نزد پادشاه رفت و به او خبر داد. پادشاه در حالى كه بر تخت خود بود، چندان به درگاه خداوند، دعا كرد كه از تخت افتاد. گفت: پروردگارا! به من مهلت بده تا كودكم بزرگ شود و كارهايم را انجام دهم.
خداوند عزّ و جلّ به آن پيامبر وحى فرمود: «به نزد فلان پادشاه برو و به او اعلام كن كه من ، اَجَل او را به تأخير انداختم و پانزده سال بر عمرش افزودم» .
آن پيامبر گفت: پروردگارا! تو مى‏دانى كه من هرگز دروغ نگفته ام [و اگر اين خبر را به پادشاه برسانم، نزد او دروغگو شمرده مى‏شوم‏]. خداوند عزّ و جلّ به او وحى فرمود: «تو تنها، بنده‏اى مأمور هستى. پس، آن را به او اعلام كن . خداوند، از آنچه مى‏كند، پرسيده نمى‏شود».


حکمت‌ نامه رضوی جلد اول
424

۲۷۰. الإمام الرضا عليه السلام : لَقَد أخبَرَني أبي عَن آبائه أنَّ رَسولَ اللَّهِ صلى اللّه عليه و آله قالَ : إنَّ اللَّهَ عزّ و جلّ أوحى إلى نَبِيٍّ مِن أنبِيائِهِ أن أخبِر فُلانَ المَلِكَ أنّي مُتَوَفّيهِ إلى كَذا وكَذا . فَأتاهُ ذلِكَ النَّبِيُّ فَأَخبَرَهُ ، فَدَعا اللَّهُ المَلِكَ وهُوَ عَلى‏ سَريرِهِ حَتّى سَقَطَ مِنَ السَّريرِ ، فَقالَ : يا رَبِّ ، أجِّلني حَتّى يَشِبَّ طِفلي وأقضِيَ أمري! فَأوحَى اللَّهُ عزّ و جلّ إلى ذلِكَ النَّبِيِّ : أنِ ائتِ فُلانَ المَلِكَ فَأعلِمهُ أنّي قَد أنسَأتُ في أجَلِهِ ، وزِدتُ في عُمُرِهِ خَمسَ عَشرَةَ سَنَةً ، فَقالَ ذلِكَ النَّبِيُّ : يا رَبِّ ، إنَّكَ لَتَعلَمُ أنّي لَم أكذِب قَطُّ ! فَأوحَى اللَّهُ عزّ و جلّ إلَيهِ : إنَّما أنتَ عَبدٌ مَأمورٌ ، فَأبلِغهُ ذلِكَ ، واللَّهُ لا يُسألُ عَمّا يَفعَلُ .۱

1.التوحيد : ص ۴۴۳ ح ۱ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۸۱ ح ۱ كلاهما عن الحسن بن محمّد النوفلي ، بحار الأنوار : ج ۱۰ ص ۳۳۰ ح ۲ .

تعداد بازدید : 49865
صفحه از 584
پرینت  ارسال به