امروزه ، در منابع روايى شيعه و سنّى ، اين روايت به چشم مىخورد.
گزارشهاى شيعى ، افزوده مشهورى دارد كه به دليل چگونگى ارائه آن به وسيله امام عليه السلام و نگارش عمومى آن ، ماندگار شده است. امام عليه السلام پس از گفتن بخش اوّل حديث، آن گاه كه مَركب ايشان به راه افتاده بود، سر از كجاوه بيرون آورد و ادامه حديث را بيان فرمود . راوى مىگويد :
فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا : بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا.۱
چون كجاوه ، قدرى حركت كرد ، امام عليه السلام فرمود : [اين ايمنى از عذابْ] شروطى دارد و من از شرطهاى آن هستم.
اين سخن ، اشاره به آن است كه توحيد ، بدون پذيرفتن ولايت اهل بيت عليهم السلام نمىتواند انسان را به سعادت شايستهاش برساند .۲
روايت رجاء بن ابى ضحّاك ، مأمور حكومتى دستگاه خلافت ، نيز در شمار گزارشهاى مستند و مهم تاريخى در باره سفر امام هشتم عليه السلام است. او مىگويد:
مأمون ، مرا فرستاد كه على بن موسى را از مدينه به خراسان نزد او آورم و سفارش نمود كه شخصاً مراقب و مواظب او باشم و به من امر كرد كه ايشان را از راه بصره و اهواز و فارس ، حركت دهم ، نه راه قم و شبانهروز هم از او جدا نشوم و مراقب او باشم تا وى را بر مأمون ، وارد كنم . من پيوسته با او بودم و از مدينه تا مرو، از او جدا نشدم و به خدا سوگند تا كنون احدى را نديده ام كه از او نسبت به خداى متعال ، متّقىتر باشد و يا از او بيشتر ياد خدا كند و در تمامى اوقات ، ذكر خدا گويد. كسى را خداترستر و پارساتر از او نديدهام.۳
رجاء بن ابى ضحّاك ، آن گاه به طور مفصّل ، تمام حالات عبادى امام، تعداد ركعات نمازهاى مستحبّى ايشان، ادعيه قنوت امام عليه السلام در نمازهاى روزانه و همچنين نماز شب ايشان را به صورت كامل ، گزارش مىكند و به جلسات موعظه و پاسخگويى به پرسشهاى دينى مردم هر شهر نيز اشاره مىكند. در پايان اين روايت طولانى آمده است:
هنگامى كه او را بر مأمون وارد كردم ، از من جوياى حال و كردار او شد . من آنچه ديده بودم ، براى او گفتم : از رفتار و اعمال شبانهروزش و از رفتن و ماندنش ، همه را شرح دادم. مأمون گفت: اى پسر ابى ضحّاك! اين مرد ، بهترين خلقِ روى زمين و از همه علمش بيشتر و عبادتش افزونتر و درستتر و بهجاتر است. پس آنچه از وى ديدهاى ، براى احدى بازگو مكن تا فضل و بزرگوارىاش بر كسى ظاهر نگردد ، مگر از زبان من. از خداوند يارى مىجويم بر آنچه نيّت كردهام كه مقام او را بلند كنم و نامش را در همه جا منتشر سازم و شيوع دهم.۴